نقــد رســــانــه

باز مهندسی افکار عمومی در باز نشر اخبار رسانه ای

نقــد رســــانــه

باز مهندسی افکار عمومی در باز نشر اخبار رسانه ای

در مهندسی افکار عمومی،
علاوه بر تنوع رسانه ها،
هم افزایی
در اقناع مخاطبِ هوشمند نیز،
لازم است.

کلمات کلیدی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسانه تعزیه» ثبت شده است


تعزیه و ظرفیت های آن در نگارش فیلم

بررسی اَشکال اجرایی تعزیه


و ظرفیت­های آن در نگارش فیلم­نامه

حمید تلخابی



اشکال اجرایی تعزیه

اگرچه اشکال اجرایی تعزیه چندان به متن نوشته شده متکی نیستند، درعین­حال تمام عناصر تشکیل­دهندۀ نمایش کامل، همچون آواز، حرکت موزون، موسیقی و کلام را در بر دارند. این اشکال که بافت ساختاری درونی و بیرونی تعزیه را سروسامان و شکل می­بخشند، به صورت کلی عبارتند از:


1. جهان­بینی تعزیه

جهان­بینی تعزیه گویای مبارزۀ جاودان میان نیکی در بدی، بودن در نبودن، حضور در مرگ و بالأخره حماسۀ پیروزی در مرگ است. در تعزیه، مرگ پایان انسان نیست و انسان بزرگ­تر از دنیاست و حیات او ادامه دارد. (یاری، 1376)
مضمون تعزیه، رویارویی دو نیروی خوب و بد، خیر و شر، نیکی و بدی، و نور و ظلمت است؛ بنابراین، تعزیه به عنوان یک هنر دینی، طرحی ثابت و داستانی مختص به هنرهای دینی دارد که در همۀ مذاهب و در انواع هنرهای دینی تقریباً به­طور همسان وجود دارد.
این جهان­بینی از جشن­ها و مراسم باروری، که قرن­ها پیش از میلاد مسیح در ایران و میان دو رود و در تمام آسیای غربی رسم بوده، نشأت گرفته است. آیین­ها، که برای برانگیختن نیروی زایندۀ طبیعت به پا می شد، در آغاز فصل کشاورزی به بازی­هایی انجامید که مرگ و زندگی دوبارۀ طبیعت و ازدواج نیروهای بارور را نمایش می­داد. این نشانه­ها در عَلم و کتل یا تابوتی چوبی که حرکت داده می­شود، به چشم می­آید. این تمثیل­ها مفهوم اخلاقی ندارند و باید به معنای طبیعی آنها - یعنی برکت و فراوانی - توجه کرد. در دنیای باستان هر ازدواج اشاره­ای به این ازدواج مقدس داشت که به باروری می­انجامید. در اعراب پیش از اسلام، دختر و پسر جوان را سبزه می­پوشاندند که علامت برکت و کشاورزی بود. (نظرزداه، 1384، ص173)
به ­طور خلاصه، می­توان اندیشه­های غالب در تعزیه را چنین برشمرد: همۀ روزها عاشوراست و همۀ زمین­ها کربلا؛ مرگ پایان انسان نیست؛ انسان بزرگ­تر از دنیاست؛ انسان ادامه دارد؛ حضور مرگ، بودن در نبودن و پیروزی در شکست؛ شفاعت. (یاری، 1376)


2. گفتار

گفتار در تعزیه باعث برقراری ارتباط بین شخصیت­ها و بروز جهان درونی آنها نمی­شود؛ چرا که آنها به دو جهان تعلق دارند. این دو نیروی متخاصم - مطلق خوبی و مطلق بدی- آن­قدر از هم دورند که هیچ­گاه امکان گفت­وگو میسر نمی­شود. اگر مکالمه­ای صورت می­پذیرد، میان­گروهی است؛ اولیا با هم و اشقیا با هم. بعضی «شیوۀ مکالمه­نویسی در تعزیه را «دیالوگ­نویسی کر» می­نامند؛ یعنی گفت­وگوی دو تن یا دو گروه که به یکدیگر گوش نمی­دهند و همدیگر را درنمی­یابند؛ زیرا در دو جهان متنافر حق و باطلند. در این نوع دیالوگ­نویسی با استفاده از روش متون حماسی، هر نوع تبادل دیالکتیک مابین آدم­ها و موقعیت آنها حذف شده است.» (همایونی، 1380، ص255)


3. موسیقی

نقش موسیقی از راه آواز در تعزیه بسیار حساس و دقیق است. خوانندۀ اشعار تعزیه با صدای خوش باید در دل عزاداران و تماشاچیان نفود کند و تمام نکات و ظرایف دستگاه­ها و مقام­های موسیقی را رعایت کند. «هر شخصی پیوسته آواز خود را در پردۀ مخصوصی از موسیقی می­خواند: حر برای اظهار شجاعت و رجزخوانی در چهارگاه می­خواند؛ نسوان در همایون و شوشتری. آوازها همیشه ساده بود و سازی با آنها جفت می­کردند؛ مخصوصاً در بیات و دشتی.» (نظرزاده، 1384، ص167)
موسیقی غیرآوازی تعزیه شامل سروصدای موزونی بود که جمعاً به نسبت احتیاج هر صحنه تقویت­کننده و گاه بیان­کنندۀ حس کلی آن صحنه بود و یادآور موسیقی جنگی بود و جنبۀ تقویت­کنندۀ محرک آن، یک حالت القایی دیگر به صحنه­ها می­افزود.
هم­سرایی نوحه­خوانان از یک طرف و هم­صدایی کوس و شیپور و سنج از طرف دیگر، گاه لحظه­های اندوه­آور جدایی و شکست و اسارت را در صحنه­های رزمی تجسم می­کرد و صحنه­های غم­انگیز با نواختن یک نوای سوزناک مؤثرتر می­شدند؛ بااین­همه، در اغلب موارد، این سازهای اصلی یکدیگر را همراهی می­کردند.
در نگاهی کلی می­توان چنین جمع­بندی کرد:

۰ نظر ۲۸ مهر ۹۳ ، ۱۶:۱۱