مداحی میثم مطیعی در مراسم فاطمیه در حسینیه امام خمینی / فاطمیه ۱۴۳۳
يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۲۲ ب.ظ
متن اشعار مداحی میثم مطیعی در حسینیه امام خمینی / فاطمیه ۱۴۳۳
همزمان با فرا رسیدن ایام سوگواری دخت گرامی پیامبر اسلام، حضرت صدیقه کبری سلامالله علیها، اولین شب از مراسم عزاداری و سوگواری بانوی عصمت و طهارت، با حضور حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی رحمهالله برگزار شد.
در این مراسم آقای میثم مطیعی مدیحهسرایی کرد که متن اشعار خوانده شده وی به شرح زیر منتشر میشود:
در این مراسم آقای میثم مطیعی مدیحهسرایی کرد که متن اشعار خوانده شده وی به شرح زیر منتشر میشود:
یک
شعر از محمدمهدی سیار
قرار بود که عمری قرار هم باشیم
که بیقرار هم و غمگسار هم باشیم
اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
اگر تمام جهان دشمنی کند با ما
من و تو یار هم و جاننثار هم باشیم
کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم
غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم
در این دیار اگر خشکسالی آمده است
خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم
نگفتیام ز چه خون گریه میکند دیوار
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم
نگفتیام ز چه رو رو گرفتهای از من
مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم
به دست خستهی تو دست بستهام نرسید
نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم
شکسته است دلم مثل پهلویت آری
شکستهایم که آیینهدار هم باشیم
دو
شعر از میلاد عرفانپور
من و این داغِ در تکرار مانده
من و این آتش بیدارمانده
مپرس از من چرا دلتنگ هستم
دلم بین در و دیوار مانده
سه
شعر از محمدمهدی سیار
تو و اشک و تو و این درد جانکاه
من و آه و من و آه و من و آه
سیاهی میرود چشمم خدایا
که مانده جای سیلی بر رخ ماه
شده خیره چشمم بر در
رد خون مانده آن سوتر
چه کند با این غم حیدر
همینجا سورهی کوثر زمین افتاد
تمام هستی حیدر زمین افتاد
آه واویلا واویلا واویلا
آه واویلا واویلا واویلا
***
تو و صبر و غم و رنج نگفته
من و بیتابی و بغض شکفته
من و یک آسمان آه جگرسوز
تو و یک پیرهن زخم نهفته
دمی ای همرازم بنگر
که نوای زینب یکسر
شده مادر مادر مادر
حسن آن گوشه میگرید غریبانه
از این غصه که بی مادر شود خانه
آه واویلا واویلا واویلا
آه واویلا واویلا واویلا
***
نمیپرسی ز رنج بیحسابم
ز فکر بی تو بودن در عذابم
پس از تو من امیری بیسپاهم
پس از تو من سلامی بی جوابم
شده این دل بیتالاحزان
زده این غم آتش بر جان
من و این چشمان گریان
خداحافظ گل پیغمبر خاتم
خداحافظ علی ماند و غم عالم
آه واویلا واویلا واویلا
آه واویلا واویلا واویلا
چهار
بند فارسی از محمدمهدی سیار
بند عربی از مرتضی حیدری آل کثیر
ای قبر پنهان تو در قلب همه، امّ أبیها امّ أبیها
دل مثل پهلویت شکسته فاطمه، امّ أبیها امّ أبیها
ای اشک تو همراه امواج فرات ای همدم غم
تا کی رسد بر جان فرزندان تو غمهای عالم
شفیعهی ما دعایمان کن
به مهر خود آشنایمان کن
از این غریبی رهایمان کن
از این غریبی رهایمان کن
بر زمین خون محبان شما
ذکر ما شد کلّ ارضٍ کربلا
یا من بَدَا فی کُل ِ ضِلع ٍ کَسرُها أُمَّ أَبیها
ای آنکه در هرسینهای شکستگیاش نمایان شد
حَتّی غَدَا فی کُل قَلب ٍ قبرُها أُمَّ أَبیها
تا جاییکه در هر دلی آرامگاهی برای او هست
أُمّاهُ لَو تَبکینَ قتلَ السِّبطِ فی جنبِ الفُراتِ
مادر جان! آن هنگام که در عزای کشته شدن حسینت در کنار فرات میگریی
نوحِی علی مَن ناضَلوا و جاهَدوا ضِدَّ الطُّغاةِ
از داغ آنهایی که علیه ظلم و طاغوت ایستادند و جانانه جنگیدند نیز نوحه بخوان!
یا قُرَّةَ عینِ الاوصیاءِ
ای نور چشم تمام اوصیا
أدعوکِ دَوماً هذا نِدائی
دائما تو را میخوانم، این ندای من است
صلَّی علیکِ ربُّ السَّماءِ
پروردگار آسمان بر تو درود میفرستد
فاطمة، یا بَضعةَ المصطفی فاطمة، تبکی لَکِ عینُ الوَفی
فاطمه، ای پاره تن مصطفی فاطمه، دیدگان وفا در عزای تو میگریند
أدعو و دمعُ العین ِ لِلکونِ صَدَی آه ٍ واویلاه
صدایت میزنم و اشک چشمم به سمت جهان پژواک میشود
یا بنتَ من یَجری بکفَّیهِ النَّدَی آه ٍواویلاه
ای دختر پیامبری که بارش باران به اشاره دستهای اوست
سالَت دماء ُالشّیعةِ مِن قلبِ بحرینِ الحزینِ
اینک این خون شیعه است که از قلب اندوهگین بحرین جاری میشود
و هذه أَبنائُکِ تدعُوکِ یا أُمَّ الحسین
اینها فرزندان تواند ای مادر حسین که تو را میخوانند
زهراءُ دَومًا قَلبی یُنادی
دل من همیشه تو را میخواند یا زهرا!
یا بَضعةً مِن خیرِ العبادِ
ای پاره تن بهترین بندگان
ذِکراکِ رمزٌ لِلاتّحادِ
یاد تو رمز اتحاد ماست
فاطمة، یا بَضعةَ المصطفی فاطمة، تبکی لکِ عینُ الوَفی
فاطمه، ای پاره تن مصطفی فاطمه، دیدگان وفا در عزای تو میگریند
پنج
شعر از میلاد عرفانپور
ما امت حزباللّهیم
دلدادهی روحاللّهیم
ما و همه شب یاد شهادت
ما و همه دم شوق زیارت
ذکر لب ما نام حسین و
نقش دل ما مهر ولایت
با فاطمه همپیمانیم
سرباز علی میمانیم
ما امت حزباللّهیم
دلدادهی روحاللّهیم
***
خیبر شد و دشمن شده حیران
شد غیرت ما فاتح میدان
چشم دل عالم شده روشن
با روشنی خون شهیدان
ما با شهدا میمانیم
در کربوبلا میمانیم
ما امت حزباللّهیم
دلدادهی روحاللّهیم
***
سرگرم پریشانی خویشیم
خوکرده به حیرانی خویشیم
تا رؤیت روی گل نرگس
با یار خراسانی خویشیم
ما بر سر پیمان هستیم
در خیمهی جانان هستیم
ما امت حزباللّهیم
دلدادهی روحاللّهیم