نقــد رســــانــه

باز مهندسی افکار عمومی در باز نشر اخبار رسانه ای

نقــد رســــانــه

باز مهندسی افکار عمومی در باز نشر اخبار رسانه ای

در مهندسی افکار عمومی،
علاوه بر تنوع رسانه ها،
هم افزایی
در اقناع مخاطبِ هوشمند نیز،
لازم است.

کلمات کلیدی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۹۱ مطلب با موضوع «مبانی تئوریک :: انسان رسانه :: رسانه مقاومت» ثبت شده است


دریافت
عنوان: Who Was Hosain
حجم: 768 کیلوبایت



حسین که بود؟

حسین چه کرد؟

نقشی که از او سر زد؛

تو همان کن.



دریافت
۰ نظر ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۲۸

متن اشعار مداحی میثم مطیعی در حسینیه امام خمینی / فاطمیه ۱۴۳۳

همزمان با فرا رسیدن ایام سوگواری دخت گرامی پیامبر اسلام، حضرت صدیقه کبری سلام‌الله علیها، اولین شب از مراسم عزاداری و سوگواری بانوی عصمت و طهارت، با حضور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی رحمه‌الله برگزار شد.
در این مراسم آقای میثم مطیعی مدیحه‌سرایی کرد که متن اشعار خوانده شده وی به شرح زیر منتشر می‌شود:

* یک 
شعر از محمدمهدی سیار

قرار بود که عمری قرار هم باشیم
که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم

اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم

اگر تمام جهان دشمنی کند با ما
من و تو یار هم و جان‌نثار هم باشیم

کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم
غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم

در این دیار اگر خشکسالی آمده است
خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم

نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم

نگفتی‌ام ز چه رو رو گرفته‌ای از من
مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم

به دست خسته‌ی تو دست بسته‌ام نرسید
نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم

شکسته است دلم مثل پهلویت آری
شکسته‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم


* دو 
شعر از میلاد عرفان‌پور

من و این داغِ در تکرار مانده
من و این آتش بیدارمانده
مپرس از من چرا دلتنگ هستم
دلم بین در و دیوار مانده
  

* سه 
شعر از محمدمهدی سیار

تو و اشک و تو و این درد جانکاه
من و آه و من و آه و من و آه
سیاهی می‌رود چشمم خدایا
که مانده جای سیلی بر رخ ماه

شده خیره چشمم بر در
رد خون مانده آن سوتر
چه کند با این غم حیدر

همین‌جا سوره‌ی کوثر زمین افتاد
تمام هستی حیدر زمین افتاد

آه واویلا واویلا واویلا
آه واویلا واویلا واویلا

***
تو و صبر و غم و رنج نگفته
من و بی‌تابی و بغض شکفته
من و یک آسمان آه جگرسوز
تو و یک پیرهن زخم نهفته

دمی ای همرازم بنگر
که نوای زینب یک‌سر
شده مادر مادر مادر

حسن آن گوشه می‌گرید غریبانه
از این غصه که بی مادر شود خانه

آه واویلا واویلا واویلا
آه واویلا واویلا واویلا

***
نمی‌پرسی ز رنج بی‌حسابم
ز فکر بی تو بودن در عذابم
پس از تو من امیری بی‌سپاهم
پس از تو من سلامی بی جوابم

شده این دل بیت‌الاحزان
زده این غم آتش بر جان
من و این چشمان گریان

خداحافظ گل پیغمبر خاتم
خداحافظ علی ماند و غم عالم

آه واویلا واویلا واویلا
آه واویلا واویلا واویلا


* چهار 
بند فارسی از محمدمهدی سیار
بند عربی از مرتضی حیدری آل کثیر


ای قبر پنهان تو در قلب همه، امّ أبیها امّ أبیها
دل مثل پهلویت شکسته فاطمه، امّ أبیها امّ أبیها

ای اشک تو همراه امواج فرات ای همدم غم
تا کی رسد بر جان فرزندان تو غم‌های عالم

شفیعه‌ی ما دعایمان کن
به مهر خود آشنایمان کن
از این غریبی رهایمان کن
از این غریبی رهایمان کن

بر زمین خون محبان شما
ذکر ما شد کلّ ارضٍ کربلا

یا من بَدَا فی کُل ِ ضِلع ٍ کَسرُها أُمَّ أَبیها
ای آنکه در هرسینه‌ای شکستگی‌اش نمایان شد

حَتّی غَدَا فی کُل قَلب ٍ قبرُها أُمَّ أَبیها
تا جایی‌که در هر دلی آرامگاهی برای او هست  

أُمّاهُ لَو تَبکینَ قتلَ السِّبطِ فی جنبِ الفُراتِ 
مادر جان! آن هنگام که در عزای کشته شدن حسینت در کنار فرات می‌گریی

نوحِی علی مَن ناضَلوا و جاهَدوا ضِدَّ الطُّغاةِ
از داغ آن‌هایی که علیه ظلم و طاغوت ایستادند و جانانه جنگیدند نیز نوحه بخوان!

یا قُرَّةَ عینِ الاوصیاءِ
ای نور چشم تمام اوصیا

أدعوکِ دَوماً هذا نِدائی
دائما تو را می‌خوانم، این ندای من است

صلَّی علیکِ ربُّ السَّماءِ
پروردگار آسمان بر تو درود می‌فرستد

فاطمة، یا بَضعةَ المصطفی         فاطمة، تبکی لَکِ عینُ الوَفی
فاطمه، ای پاره تن مصطفی         فاطمه، دیدگان وفا در عزای تو می‌گریند

أدعو و دمعُ العین ِ لِلکونِ صَدَی آه ٍ واویلاه
صدایت می‌زنم و اشک چشمم به سمت جهان پژواک می‌شود

یا بنتَ من یَجری بکفَّیهِ النَّدَی آه ٍواویلاه
ای دختر پیامبری که بارش باران به اشاره دست‌های اوست

سالَت دماء ُالشّیعةِ مِن قلبِ بحرینِ الحزینِ
اینک این خون شیعه است که از قلب اندوهگین بحرین جاری می‌شود

و هذه أَبنائُکِ تدعُوکِ یا أُمَّ الحسین
این‌ها فرزندان تواند ای مادر حسین که تو را می‌خوانند

زهراءُ دَومًا قَلبی یُنادی
دل من همیشه تو را می‌خواند یا زهرا!

یا بَضعةً مِن خیرِ العبادِ
ای پاره تن بهترین بندگان

ذِکراکِ رمزٌ لِلاتّحادِ
یاد تو رمز اتحاد ماست

فاطمة، یا بَضعةَ المصطفی         فاطمة، تبکی لکِ عینُ الوَفی
فاطمه، ای پاره تن مصطفی         فاطمه، دیدگان وفا در عزای تو می‌گریند


* پنج 
شعر از میلاد عرفان‌پور

ما امت حزب‌اللّهیم
دلداده‌ی روح‌اللّهیم

ما و همه شب یاد شهادت
ما و همه دم شوق زیارت  
ذکر لب ما نام حسین و
نقش دل ما مهر ولایت

با فاطمه هم‌پیمانیم
سرباز علی می‌مانیم

ما امت حزب‌اللّهیم
دلداده‌ی روح‌اللّهیم

***
خیبر شد و دشمن شده حیران
شد غیرت ما فاتح میدان
چشم دل عالم شده روشن
با روشنی خون شهیدان

ما با شهدا می‌مانیم
در کرب‌وبلا می‌مانیم

ما امت حزب‌اللّهیم
دلداده‌ی روح‌اللّهیم

***
سرگرم پریشانی خویشیم
خوکرده به حیرانی خویشیم
تا رؤیت روی گل نرگس
با یار خراسانی خویشیم

ما بر سر پیمان هستیم
در خیمه‌ی جانان هستیم

ما امت حزب‌اللّهیم
دلداده‌ی روح‌اللّهیم










۰ نظر ۱۸ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۲۲
گفتگو با دکتر محمد مهدی سیار، شاعر جوان زاهدشهری
دیدار شاعر زاهدشهری «مرگ بر آمریکا» با رهبر انقلاب/ روشنفکران برای مردمی شدن باید به مسجد بیایند
این گفتگو را حتما بخوانید
کد مطلب: 9412
دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۰۲
آن ترانه ها را من ذیل این اشعار هیاتی می بینم. این سرود "مرگ بر آمریکا" بخشی از آن روضه است. پایانش مرگ بر قطعنامه های بستن فرات است و یا آن قسمتهایی که به مباحث صحنه های عاشورا می پردازد. من فکر می کنم مرگ بر آمریکایی که مردم امروز می گویند ترجمه امروزی زیارت عاشوراست؛
دیدار شاعر زاهدشهری «مرگ بر آمریکا» با رهبر انقلاب/ روشنفکران برای مردمی شدن باید به مسجد بیایند

پایگاه خبری تحلیلی سلام فسا:  دکتر"محمدمهدی سیار" شاعر جوان و تحصیلکرده ای زاهدشهر فسا است که اگر چه سروده هایش در قالب های متنوعی از جمله عاشقانه، اجتماعی و فلسفی است اما شعرهای آیینی او در ایام محرم الگوی مداحان و سراینده های جوان شده و فضایی متفاوت در عرصه اشعار هیأتی ایجاد کرده است. هر چند اشعارش با اجرای حامد زمانی نیز در حوزه اجتماعی -سیاسی با استقبال رسانه ها و عموم مردم در کوچه و بازار مواجه شده است. 

برای گفتگو با وی به « موسسه فرهنگی شهرستان ادب» رفتیم. جایی که محفل شعرای انقلابی است. و در آن مسئولیت دارد. ظاهر آرام او، در کنار احتیاطش در مصاحبه قابل تامل بود، اما در گفته‌هایش دغدغه نظام و انقلاب موج می زد. زمانی که از او خواستیم درباره جزئیات دیدارش با رهبر معظم انقلاب سخن بگوید، امتناع کرد و دلیلش را این گونه گفت: "شاید من روزی خطایی انجام دادم و نمی خواهم این خطای من منتسب به ایشان شود". هر چند از ما خواست این گفته را هم منتشر نکنیم اما به نظر می رسد الگوگیری از این اخلاق برای آنان که مرامشان پیروی از ولایت است یادآوری مهمی باشد. امیدواریم با این استدلال آقای سیار، از انتشار بی اجازه این مطلب ناراحت نشده باشند. گفتگوی جهان با این شاعر انقلابی را در ادامه می خوانید: 

  راز۵۷| چند روزی از انتشار ترانه زیبای «مرگ بر آمریکا» با صدای حامد زمانی و شعر محمدمهدی سیار نگذشته است، اما تاثیر و بازتاب‌های این ترانه‌خوانی ادامه دارد. شب هشتم محرم حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد مداحی و شور حسینی را با سبک این ترانه ترکیب کرده است و به خوبی توانسته است [...]

 

راز۵۷| چند روزی از انتشار ترانه زیبای «مرگ بر آمریکا» با صدای حامد زمانی و شعر محمدمهدی سیار نگذشته است، اما تاثیر و بازتاب‌های این ترانه‌خوانی ادامه دارد. شب هشتم محرم حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد مداحی و شور حسینی را با سبک این ترانه ترکیب کرده است و به خوبی توانسته است تولی و تبری را در بستر هنر و هیات در هم آمیزد.

 

دریافت صوت: کیفیت متوسط | کیفیت خوب

 

کربلا کربلا یا حسین

یا حسین .. کربلا کربلا یا حسین

کربلا، ای تموم زندگیم کربلا

قبله‌ی همیشگیم کربلا

ای دلیل بندگیم کربلایا حسین .. کربلا کربلا یا حسین

 

کربلا، هستی وادیِ جنون، کربلا

کربلا، جای از ما بهترون، کربلا

کربلا، زیر پاته آسمون، کربلا

 

کربلا ، معبد عبادتم، کربلا

عاشقِ شهادتم کربلا

تشنه زیارتم کربلا

 

کربلا، کربلا، کربلا، ای تو سایه سرم

ای پناه آخرم

قسمتم بکن حرم

 

کربلا یا حسین ای تو کشتی نجات

یا حسین شورِ کل کائنات

یا حسین جون من بشه فدات

 

یا حسین غرق اشک و ماتمم، یا حسین

من غلام فاطمه ام، یا حسین

زاده مُحرمم، یا حسین

 

کربلا کربلا عاشق شهادتم، کربلا

کربلا کربلا عاشق شهادتم، کربلا

 

ذکر یا رقیه میگم، مرگ بر امیه میگم

مرگ بر امیه میگم

مرگ بر امیه میگم

 

مرگ بر هرچی آدمِ پلید

مرگ بر شمر و خولی و یزید

مرگ بر اون که سر به نی کشید

مرگ بر اون که سر به نی کشید

 

نامه‌ای سرگشاده به هنرمندان بسیجی

http://www.raze57.com/wordpress/wp-content/uploads/139108557-1.jpg

 برای تشویق خوبی‌ها چه می‌کنیم؟


راز۵۷ |چند روز است. دوستان صاحب دل و صاحب نفس، اشاراتی دارند که از برخی اتفاقات خوش و ناخوش روزگار هنر، همین طور ساده نگذریم.

از شکستن قفل سکوت حاتمی کیا – که برخی می گویند چه دیر شکسته؟ – از حجاب خوب خانم مریلا زارعی که سربلندمان کرده، از بی سلیقگی دوستان صراطی‌مان که رفته‌اند و در اوج آسمانی شیار ۱۴۳ مان چسبیده اند به رنگ مانتو خانم آبیار !!!! و خیلی چیزهای دیگر !

دوستان ، معتقدند که همین طور که گاهی برای بدحجابی و کم توجهی جماعت هنرمند به برخی ساحت ها ، تاسف می خوریم باید برای کار خوب هم ارزش قائل بشویم و زنده باد و دست مریزاد بگوییم.

من هم با ایشان موافقم . اما شاید یک مقدار متفاوت تر این جنبه را تحلیل می کنم و باز می خواهم در این مجال و این چند جمله فتح بابی باز کنم که هم بسیجی های هنرمند درباره اش نظر بدهند و یک بحث خوب در بگیرد.شاید از انتهای این بحث، یک چیزی فراتر از یک بحث ، فراتر از یک جشنواره و بالاخره یک گفتمان دربیاید.

نمی دانم ، شما هم مثل من مناظره ی جمعه ی شبکه یک را که در آن درباره ی سینما بحث شد و نمایندگان سینمای روشنفکری کشور ، قبل از آغاز از آن قهر کردند را دیدید یا نه؟ در این مناظره، از حرف‌های عمدتا درست آقای دکتر کوشکی، جماعت حاضر این نتیجه را گرفتند که مثلا شما فقط یک سینمای دفاع مقدسی را خوب می دانید و لا غیر! شاید آقای کوشکی هم در این برداشت مقصر بود . زیرا مثال هایش به اندازه کافی متنوع نبود.

پس از این مناظره و با توجه به همین رویدادهای هفته های گذشته ، به فکر فرو رفتم که کمی از لاک انتقاد بیرون بیایم و واقعا به این فکر کنم که اگر قرار باشد من هم روزی مدیر فرهنگی کلان این مملکت باشم ، چگونه می‌خواهم نظرات مختلف را مدیریت و قانع کنم؟

صادقانه بگویم، به نظرم در نقد درون گفتمانی باید به این واقعیت توجه کنیم که سال هاست در حوزه ی تفکرات ایجابی دچار مشکلات عدیده‌ای هستیم.

آن قدری که اعتراض داریم ، بلد نیستیم که جریان تشویق بیافرینیم و یک چندم آن که نقد می کنیم ، بلد نیستیم که پیشنهاد سازنده بدهیم.

بنابر این اگر بخشی از جامعه، امثال من را گروهی غرغرو که فقط در پی اشکال گرفتن و بیانیه اعتراضی صادر کردن است ، حساب کند، بیراه برخورد نکرده است.

فی المثل در همین  سال ها چقدر درباره ی مزمت خیانت در سینما ، سخن گفته ایم ، اما حالا که یک نفر مانند بنیامین بهادری بعد از مرگ همسرش ،برای یار درگذشته اش تصنیف عاشقانه می سازد . به اندازه ی یک جمله هم برای او همراهی نامه نمی نویسیم.

این قدر درباره ی قداست خانه اسلامی و ایرانی سخت گفتیم ، درباره ی زوج های هنرمندی که یک عمر باهم سالم زندگی کردند ، چند جشن نامه نوشتیم و گرفتیم؟

در همین حوالی ما چند جشنواره برای معرفی خوش پوشش ترین شخصیت هنری سال ( بر اساس معیارهای اسلامی) ، منزه ترین متن ها از حرف های رکیک و غیر اخلاقی ، با اخلاق ترین پرسوناژهای فیلم و سریال وجود دارد.
 

در جشنواره های موسیقی مان ، چند امتیاز به موسیقی عاشقانه ای که به استحکام رابطه زوجین و ایجاد احترام بین خانواده به ویژه والدین و فرزندان منجر می شود ، قائلیم؟

درباره ی ترویج معاملات سالم و نقد ربای پنهان و آشکار که بخش هایی از بازار و سیستم بانکی مان را فاسد کرده ، کدام یک از ما طرح هنری  ارائه کردیم؟...

۰ نظر ۱۴ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۴۲