نقــد رســــانــه

باز مهندسی افکار عمومی در باز نشر اخبار رسانه ای

نقــد رســــانــه

باز مهندسی افکار عمومی در باز نشر اخبار رسانه ای

در مهندسی افکار عمومی،
علاوه بر تنوع رسانه ها،
هم افزایی
در اقناع مخاطبِ هوشمند نیز،
لازم است.

کلمات کلیدی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱۲۴ مطلب با موضوع «مبانی تئوریک» ثبت شده است

آیت الله جوادی آملی:

رسانه‌ها دلیل باشند نه دلال

یکی از مراجع تقلید شیعیان گفت: این که انسان ببیند چه کسی سخنرانی کرده تا آن را تنها انتقال دهد؛ کار او مانند دلال می‌شود اما اگر رسانه، کمبودهای علمی و دینی جامعه را بررسی کرده و پاسخ دهد و در کنار آن، اخبار دیگر را نیز بیاورد، این "دلیل" است.

به گزارش مرکز خبر حوزه، آیت‌الله العظمی عبدالله جوادی آملی عصر چهارشنبه در دیدار کارکنان خبرگزاری حوزه و هفته نامه افق حوزه که در سالن اجتماعات مؤسسه بین‌المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد، حوزه را عاری از هرگونه نقص و کمبودی دانست و گفت: حوزه با توجه به این که به قرآن و عترت وابسته است، خود، بدون هیچ عیب و نقصی است.

وی با بیان این که برخی مراکز دارای عیب و نقص هستند، افزود:‌ اگر یک مرکز دینی از علم جدا باشد، ‌دارای عیب است و بازده بسیار بدی را در پی خواهد داشت، همچنین اگر علم نیز بی دین باشد، فساد فراوانی را به همراه دارد.

استاد برجسته حوزه افزود: این که در دوره‌ای کلیسا به تفتیش عقاید و گالیه سوزی پرداخت، نتیجه رواج دین بدون علم بود که ننگی فراموش نشدنی را رقم زد.

وی جنگ‌ جهانی اول و دوم را نیز نتیجه علم بدون دین دانست و گفت: اندیشمندان غربی که علم را بدون دین داشتند، در فاصله کوتاهی جنگ جهانی اول و دوم را راه‌اندازی کردند که نتیجه آن کشته شدن بیش از هفتاد میلیون انسان بود.

کشتار شیعیان پاکستان،‌ مولود دموکراسی غرب است


۰ نظر ۲۸ دی ۹۱ ، ۰۷:۳۵

ارزیابى رسانه‌ها


شاید برای برخی از خوانندگان گرامی، این سؤال پیش آید که: چرا نشریه فرهنگ کوثر این قدر به مسأله «رسانه» مى پردازد و این فصلنامه که باید در قلمرو اندیشه و سیره اهل بیت (علیهم السلام) فعالیت کند، دو شماره از نشریه را به این موضوع اختصاص داده است؟
پاسخ  سؤال در این نکته نهفته است که اولاً: رسانه‌ها، مهم‌ترین ابزار انتقال فرهنگ و پیام‌اند. فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) نیز همچون تمام اندیشه‌ها و فرهنگ‌ها، بر بال رسانه‌ها به جامعه بشری مى رسد. ثانیاً: رسانه‌های جبهه معارض انقلاب اسلامی، تمام تلاش خود را برای تیره کردن فضا و محو یا مسخ فرهنگ انقلاب اسلامی به کار مى گیرند و مدام در فضای زندگی بشریت، دود و گرد و غبار مى پراکنند، تا «دیدار یار» دشوار شود و چشم از دیدن سیمای حقیقت باز ماند.
جمال یار ندارد نقاب و پرده، ولی
تو خاک ره بنشان، تا نظر توانی کرد

خوانندگان گرامی به خوبی مى دانند، دشمنان همیشه از آب گل‌آلود ماهی مى گیرند و با «فتنه‌سازی» و تردید آفرینی، فرصت درست دیدن و شنیدن و تفکر و اندیشه دربارۀ فرهنگ و اندیشه‌های نبوی و علوی را از فرزندان اسلام و قرآن سلب مى کنند و زمینۀ اجرای احکام الهی را ویران مى سازند.
از سوی دیگر، «فرهنگ کوثر» یک سرباز کوچک در جبهۀ فرهنگ انقلاب اسلامی است و بدون همفکری، هماهنگی، همیاری و همکاری دیگر سربازان و فرماندهان جبهۀ فرهنگی اسلام، امکان نقش‌آفرینی و اثرگذاری ندارد. امروزه در جنگ نرم‌دشمن و تهاجم رسانه‌ای و در برابر امواج دروغ، تحریف، شایعه، تزویر و بزرگ‌نمایی هزاران و میلیون‌ها رسانه صوتی، تصویری، الکترونیکی، مکتوب و متن محور و چند بعدی، رسانه‌های جبهۀ توحید و مرزبانان جبهۀ فرهنگی اسلام، به احساس مسئولیت بیش‌تر،  ساماندهی بهتر، برنامه‌ریزی قوى تر و منظم‌تر و کوشش فزون‌تر برای دفاع از فرهنگ خود نیاز دارند.

جنگ فرهنگی
در آغاز باید باور کنیم بین فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) و فرهنگ غرب، تقابل ذاتی وجود دارد. نشر اندیشه‌های قرآنی و موج بیداری اسلامی، نظام سلطۀ جهانی و فرهنگ غرب را به وحشت انداخته است. درگیرى های نظامی سال‌های اخیر در بوسنی، عراق، افغانستان، پاکستان، یمن، کشورهای آفریقایی و به ویژه لبنان و فلسطین، چهرۀ‌ نظامی غرب را در برابر مسلمانان نشان مى دهد. امّا چهرۀ فرهنگی غرب را در تلویزیون‌ها، رادیوها، اینترنت، فیلم‌های سینمایی، کتب آموزشی و غیرآموزشی و دیگر رسانه‌های مکتوب و مصور دنیای غرب باید مشاهده کرد.
مقاومت سى ساله انقلاب اسلامی  و اندیشه‌های امام خمینی(قدس سره) در برابر غرب، جرأت و شجاعت بیش‌تری به ملت‌های اسلامی و مظلومان جهان بخشیده است.

آرایش جنگ فرهنگی
امروزه در جهان، سه جبهه وجود دارد که هر کدام ویژگى ها و نقاط ضعف و قوتّ خاص خویش را دارند و هر انسان فرزانه‌ای باید جایگاه خویش را در این سه جبهه‌ بشناسد و بر اساس آن برنامه‌ریزی و اقدام کند.
1. جبهۀ انقلاب اسلامی؛
2. جبهه فرهنگی غرب؛
3. جبهه بى طرف و عناصر میانه.

جنگ اصلی در جهان امروز بین اندیشه و فرهنگ انقلاب اسلامی «اندیشه اهل بیت (علیهم السلام)» و فرهنگ و تفکر غرب و غرب‌گرایان است.

«جبهۀ بى طرف» بر اساس دقت، سرعت، برنامه‌ریزی و تلاش دو جبهه دیگر، در تردید و نوسان است.
در برخی موارد، مجذوب انقلاب اسلامی مى شود وگاه در خدمت اهداف فرهنگ غربی قرار مى گیرد. جبهه غربگرا هم معمولاً خود را بى طرف اعلام مى کند و زیر نام جبهه بى طرف فعالیت‌های خود را پنهان مى سازد و اینجاست که شناخت حق و باطل، دشوار مى شود.

مرزبانان جبهه فرهنگی اسلام، به بصیرت بیش‌تر، احساس مسئولیت افزون‌تر، ساماندهی و برنامه‌ریزی دقیق‌تر و منظم‌تر، ارتباط قوى تر بین نیروهای خودی و هم‌ آهنگی بین امکانات خویش نیاز دارند.
معارضان انقلاب اسلامی امروز، از چپ و راست، در کنار هم قرار گرفته‌اند و مجموعه‌ای از رسانه‌های یأس‌آفرین، مبتذل و ضد‌اخلاقی، تفرقه‌افکن و هتاک و توهین‌گر به مقدسات عقلی و فطری و آسمانی را تشکیل داده و تجهیز کرده‌اند. ترویج شکاکیّت، اختلاف قرائت‌ها، اندیشه‌های سکولار، نشر ابزارهای فساد و آموزش و تشویق و حمایت از آن و ساختن مکاتب و عرفان کاذب، بخشی از فعالیت‌های رسانه‌ای دشمن است.

بیماری رسانه‌های خودی
رسانه‌های جبهه خودی، امروز گرفتار بیمارى هایی است که در اسرع وقت باید درمان شود تا مرزبانان فرهنگ انقلاب اسلامی بتوانند از اسلام و مسلمین دفاع کنند، فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) را به جهان صادر کنند و نقش الهی خویش را در بخش «جهاد و دفاع» به خوبی ایفا نمایند.
وقتی گروهی از سربازان با حجم بالای هجوم و تک دشمن مواجه مى شوند، باید علاوه بر مقاومت و تلاش بیش‌تر، از دیگر سربازان و فرماندهان جبهه خودی و از نیروهای مسلمان در پشت جبهه استمداد کنند و تقاضای نیرو و امکانات نمایند. از نگاه ما و بسیاری از کارشناسان و دلسوزان بیدار انقلاب اسلامی، امروز صدای «هل من ناصر» فرهنگی سیدالشهدا، به گوش مى رسد و هر کس با هر امکاناتی که دارد، باید به یاری «فرهنگ مظلوم عاشورا» بشتابد.
رهبری بزرگوار انقلاب اسلامی سال‌هاست که هشدار مى دهند و خطر هجوم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، غارت فرهنگی و «ناتوی فرهنگی» را گوشزد مى کنند؛ امّا مرزبانان فرهنگی، به میزان لازم این آوای نجات و رهایی را نمى شنوند. برخی نفوذى ‌های دشمن اصل وجود «دشمن» و «توطئه» و «هجوم» را انکار کردند و همه را تبادل فرهنگی و ارتباط علمی و رسانه‌ای نامیدند. و حتی فریاد برآوردند که: همه، خودی هستند و غریبه و بیگانه‌ای در کار نیست.

برخی دیگر از مرزبانان جبهۀ انقلاب اسلامی که به دفاع از اسلام و مسلمانان عقیده دارند، گرفتار بیمارى های دیگری بودند و هستند؛ مانند:
1. بیماری بى تفاوتی؛
2. بیماری غفلت فرهنگی؛
3. بیماری ترجمه و اقتباس اندیشه‌های غربی، به ویژه در حوزه علوم انسانی؛
4. بیماری ناهماهنگی با دیگر رزمندگان جبهه فرهنگ اسلامی؛
5. بیماری عدم پخش و پوشش مناسب محصولات فرهنگی؛
6. بیماری موازی کاری و اتلاف امکانات و نیروها؛
7. بیماری عدم توجه به تولید و تغذیۀ به هنگام و بر اساس نیازهای فوری؛
8. بیماری اکتفا به تلاش‌های تدافعی و شبهه‌شناسی و عدم اقدام تهاجمی؛
9. بیماری تجمل‌گرایی با امکانات جبهۀ فرهنگی؛
10. بیماری استفاده اختصاصی از امکانات جبهه خودی؛
11. بیماری مصرف بودجه فرهنگی برای سرگرمی و به اصطلاح ورزش، میراث شاهان و موسیقی؛
12. بیماری قربانی شدن فرهنگ در خدمت اقتصاد به بهانۀ خودکفایی دستگاه‌های فرهنگی؛
13. بیماری بى توجهی به تفاوت علمی مخاطبان و شرائط سنّی مصرف کنندگان کالای فرهنگی؛
14. بیماری سپردن مشاغل و مؤسسات فرهنگی به نیروهای نفوذی، ناتوان و فاقد تشخیص اهداف و آرمان‌های فرهنگی.

هر کدام از این بیمارى ها، کافی است که بخش گسترده‌ای از «مرزهای فرهنگی» بلادفاع بماند و دشمن گستاخ شود، و گروهی از فرزندان اسلام قربانی هجوم فکری ـ فرهنگی شوند.

امروز جنگ نرم، جنگ فکری ـ فرهنگی، جنگ روانی و عقیدتی، جنگ واژه‌ها، جنگ تصویرها، نبرد امواج رادیویی و تلویزیونی و جنگ سایت‌ها و وبلاگ‌ها و جنگ الکترونیک بین بینش‌ها، آرمان‌ها، اخلاق و عواطف اجتماعی، بسیار جدی، مداوم و بدون آتش‌بس بین جبهه انقلاب اسلامی و جبهۀ غرب و غرب‌گرایی در جریان است و قلمرو این پیکار، کل فضای رسانه‌ای جهان است.
در یک سو، توحید است و در دیگر سو، شرک.
در یک سو، ایمان است و در دیگر سو، کفر.
در یک سو، پیامبران‌اند و در دیگر سو، پادشاهان.
در یک سو، امامت و ولایت قرار دارد و در دیگر سو، سلطنت و مردم سالاری بدون قید دینی.
در یک سو، مردم‌اند و در دیگر سو، نخبگان و امتیازجویان سیاسی و اقتصادی.
در یک سو، حقیقت است و در دیگر سو، تزویر و فریب.
در یک سو، شجاعت آفرینی است و در دیگر سو، بزدل‌پروری.
در یک سو، امید بخشی است و در دیگر سو، یأس‌آفرینی.
در یک سو، ندای برادری، تقریب و همدلی است و در دیگر سو، ابهام، اغراق‌گویی، بزرگ‌نمایی، کتمان، پنهان‌سازی و غبار آفرینی.

در یک طرف، ایمان به غیب، توحید، معاد، پیامبران، امامت، مهدویت و ولایت فقیه است و فریاد «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی»
و در دیگر سو، «نه غزه، نه لبنان و جمهوری ایرانی!» و خوش‌گذرانی، شیطان‌پرستی، دنیازدگی، زورمداری و خنیاگری.

اتهام به نظام، به دولت، به رهبری، به بسیج، نیروی انتظامی، شورای نگهبان و عموم خداجویان و خدمت اندیشان، سلاح رسانه‌های دشمنان نظام اسلامی است.

اتهام خشونت، اتهام تقلب انتخاباتی، اتهام لجاجت، اتهام دروغ‌گویی، اتهام قتل و جرح و تجاوز، با صدها روش مستقیم و غیرمستقیم و با هزاران ابزار صوتی، تصویری، گفتاری، نوشتاری، تجسمی و نمایشی در جریان «موج سبز» از میلیون‌ها «حنجرۀ شیطانی» به یاری منافقان داخلی و فریب‌خوردگان ناآگاه، تولید و پخش و توزیع و تکرار شد و مى شود.

ولی این بار هم به یاری خدا و در سایه رهبری انقلاب اسلامی و بصیرت و غیرت امت عاشورایی، تیرهای تبلیغاتی دشمنان به سوی خود آنان برگشت و سبزنمایانِ سیاه‌اندیش را رسوا نمود.

( یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللّهُ إِلاّ أَنْ یُتِمّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ)؛[1]

( یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللّهُ مُتِمّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ)[2]

«مى خواهند، نور الهی را با دهان‌هایشان خاموش سازند و خدا، نور خویش را کامل مى سازد، گر چه کافران خوش ندارند».


وظایف رسانه‌های اسلامی
در چنین شرایطی، وظایف رسانه‌های اسلامی و بایدها و نبایدهای مرزبانان جبهۀ انقلاب اسلامی، چیست؟

ـ شناخت دقیق عناصر خودی و غیرخودی و روشنگری برای شناخت دوست و دشمن.
ـ کاهش اختلافات خودى ها.
ـ استفاده از حداکثر ظرفیت‌ها.
ـ افزایش مراقبت و حساسیت در برابر تحرک مرزبانان فرهنگ غربی؛ مثل: تهاجم، نفوذ، تطمیع و اختلاف‌افکنی.
ـ تدارک عمل و عکس‌العمل مناسب در برابر جبهه‌ معارض انقلاب اسلامی.
ـ تربیت نیروهای انسانی لازم برای جبهه خودی.
ـ داشتن طرح و برنامه سنجیده در برابر توطئه‌های فرهنگی بیگانگان.
ـ تشکیل ستاد و صف قوی در همۀ میادین فرهنگی.
ـ فرماندهی و سازماندهی مناسب نیروها.
ـ به کارگیری روش‌های کارآمد در هجوم و دفاع فرهنگی.
ـ سرمایه‌گذاری و تجهیز لازم و کافی سربازان جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی و افزایش کمیت و کیفیت «انصار روح الله».

مهندسی فرهنگی
افزایش هماهنگی، تعامل و همفکری یاران انقلاب اسلامی، از فرائض قطعی و فوری امت بزرگ اسلامی است.
امروز همه مى دانیم اقدام‌های فردی، محدود، بدون سازماندهی، ناقص و ضعیف در برابر ارتش فرهنگی کفر جهانی، ثمر بخش نیست؛ گر چه هر کس در حد توان باید به دفاع فرهنگی از اسلام و مسلمانی برخیزد و از هجوم دشمن به ایمان، جان، ناموس و اموال مسلمین جلوگیری نماید.

ولی اقداماتی بدین شرح، توسط رسانه‌های اسلامی ضرورت دارد:
1. فعالیت جبهه‌ای تمام رسانه‌های فرهنگ اسلامی ضرورت دارد.
2. شناخت جبهۀ دشمن، از اولویت‌های تمام رزمندگان جبهه اسلام است.
3. تنوع اشکال مبارزه، از مهم‌ترین نیازهای امروز است.
4. سلامت محتوای «رسانه‌های فرهنگ انقلاب»، از بدیهى ترین امور است.
5. یاری یکدیگر در تولید، نقد، نشر و پخش رسانه، ضرورت جهاد فرهنگی است.
6. هجوم به فرهنگ معارض و عدم اکتفا به دفاع و شبهه‌زدایی، راهکار خروج از محاصره فرهنگی است.
7. برنامه‌ریزی قوی برای توزیع درست کالای فرهنگی.
8. باز تولید آثار گوناگون مفید، از نیازهای امروز جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است.


قرآن، رسانۀ الهی
قرآن، الگوی رسانه‌های جبهۀ انقلاب اسلامی است و تلاوت، قرائت، شنیدن و دیدن و نگاه کردن به این گونه رسانه‌ها، عبادت است و خدمت در تولید و توزیع رسانه‌هایی که از قرآن الگو مى گیرند، عبادت خدا و خدمت به بندگان اوست.
هیچ رسانه‌ای به عمق و سلامت و قداست و دقت قرآن در جهان وجود ندارد.
قرآن، عالى ترین رسانه هستی است و تمام رسانه‌ها و رسانه‌داران دنیای اسلام باید در قرآن ذوب شوند.
رسانه‌ها اگر در محتوا و اهداف و روش‌ از قرآن الهام گیرند، شنیدن و دیدن صدا و سیمای آنان و خواندن مطالب و تماشای برنامه‌های آنان، «عبادت» است و به میزانی که از اهداف و قوانین قرآنی دور گردند، به جای صدای خدا، نعره‌های شیطان را رله مى کنند و بازتاب مى دهند.
رسانه‌ها قبل از کار، باید «واجبات و محرّمات رسانه‌ای» را بشناسند و گرنه آگاهانه یا ناآگاهانه در دام شیطان و شبکۀ دشمن گرفتار مى شوند.
فقاهت، دین‌شناسی، بصیرت، دشمن‌شناسی، غیرت و صلابت دینی، از اولین شرائط دست‌اندرکاران رسانه‌های اسلامی است. رسانه‌های دنیای اسلام باید تداوم بخش نبوت، بعثت، رسالت و صدای رسای امامت و منادی توحید، تقوا، تعقل، عبادت و عدالت باشند.
تشویق منکرهای اجتماعی، تبلیغ مصرف‌گرایی، سکوت در برابر انحراف فکری و گناهان اجتماعی، تبلیغ کفر و بى دینی، نشر آیه‌های یأس و بدبینی، تطهیر منافقان، تبلیغ بى اندازۀ لهو و لعب و ورزش‌های وابسته با بودجه‌ بیت المال، باز داشتن جامعه از کار و دانش و تولید و خدمت‌رسانی و الگوسازی از چهره‌های فاقد ارزش‌های دینی و اخلاقی، کارهایی نیست که در رسانه‌های دنیای اسلام قابل توجیه باشد.
همه باید به قرآن برگردیم و رسانه‌های خویش را بر «قرآن و عترت» عرضه کنیم.
قرآن، عالى ترین رسانه و رسانه آسمانی است که قالب و محتوای آن، اعجاز‌آمیز است و تمام شرائط و ارکان یک «رسانۀ برتر» را دارد.
مقایسۀ رسانه‌های الهی و رسانه‌های بشری، کاری منطقی نیست؛ ولی انسان روزی به کمال مى رسد که در همۀ ابعاد از تکوین و تشریع الهی الهام گیرد و به میزانی که از علوم الهی بهره‌مند شود، نقش «هدایت‌گری» خواهد داشت،


در اینجا چند نمونه از «بایدهای رسانه‌ای» را با توجه به کتاب الهی، مرور مى کنیم.

1. رسانه باید به زبان مردم باشد.
2. رسانه باید بر اساس حکمت و موعظه و جدال احسن با مخاطبان سخن بگوید.
3. رسانه باید هدفمند باشد و بازیگر و سرگرمی محض نباشد.
4. رسانه باید نیازهای راستین و کاذب مخاطب را بشناسد و به نیازهای راستین توجه کند.
5. رسانه باید شفای دردهای امت  اسلامی و شفابخش جسم و جان جامعه باشد.
6. رسانه باید اندوه زدا باشد و بى جهت جامعه را گرفتار غم و غصه نکند.
7. رسانه باید از زینت چهره و زبان (صفحه و قلم) برخوردار باشد.
8. رسانه باید مداوم و همیشگی و از ثبات موضع برخوردار باشد.
9. رسانه باید مردم را با ولایت و رهبری حق، آشنا کند.
10. رسانه باید رسالت بزرگ « امر به معروف و نهی از منکر» را بر دوش گیرد.
11. رسانه باید از تبلیغ کالاهای کفار و مشرکان و فلج کردن اقتصاد مسلمین بپرهیزد.
12. رسانه باید پرده از سیمای کفر و نفاق بردارد.
13. رسانه باید از حق جلوه دادن باطل و باطل نشان دادن حق، به شدت اجتناب کند.
14. رسانه باید ابعاد مثبت مخالفان را هم نادیده نگیرد.
15. رسانه باید از اغراق، تحقیر، بزرگ‌نمایی و کوچک‌سازی بپرهیزد.
16. رسانه باید دشمنان مردم و حیله‌ها و اهداف و فعالیت‌های آنان را بشناسد و معرفی کند. والسلام.



پى نوشت‌ها________________________________________
[1] . توبه/ 32.
[2] . صف/8.

منبع:   نویسنده  محمود مهدی پور
http://www.ensani.ir/fa/content/58815/default.aspx

۰ نظر ۲۲ دی ۹۱ ، ۲۱:۲۰

رسـانه‌ها

از نگاه امام خمینی(ره)

رسانه‌های گروهی به سبب کارکردهای ویژه در جمع آوری، تجزیه و تحلیل و توزیع و رساندن اطلاعات ، یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در ابعاد زندگی مردم در عصر حاضر است ؛ زیرا افراد هر جامعه ای به گونه مستقیم و یا غیر مستقیم، تحت تأثیر رسانه‏ ها می‏باشند . بنابراین یکی از ارکان ایجاد ارتباط و انتقال مفاهیم و دیدگاه های گوناگون در دنیای امروز، رسانه‌های گروهی است که حوزه و گسترش فراوانی را در خود جای می‏دهد . تردیدی نیست که قوام و بنیاد نظام‏های اجتماعی بر اصل ایجاد ارتباط میان اعضای جامعه و رابطه با بیرون نظام است و این ایجاد رابطه بدون اطلاع و آگاهی از کنش‏های درون و برون نظام ممکن نیست، به این معنا که وجود اطلاعات و اخبار از یک ‏سو بر تعامل‏ها مؤثر است و آنها را تحت تاثیر قرار می‏دهد و از سوی دیگر، همین عمل‏ها و عکس‏العمل‏ها موضوعات جدیدی برای رسانه‌ها فراهم می‏سازد.

پس مى توان گفت که رسانه‌ها یکی از ابزارهای تعیین کننده خط‌مشی‏های حاکم بر جامعه است . از این رو، کسی در ضرورت حضور آن در میان اجتماع به عنوان ابزاری برای ایجاد، تقویت و انتقال فرهنگ‌ها  و باورهای دینی تردید ندارد. نکته مهم آن است که رسانه‌، ابزاری است که به وسیله انسان‌ها به کار گرفته مى شود و انتقال‌دهنده اندیشه و افکارِ همان‌هاست و از آنجا که انسان ها در افکار خود گوناگون‌اند؛ عده‌ای عادل و عده‌ای فاسق‌اند، عده‌ای متدین و عده‌ای غیر متدین‌اند، عده‌ای خادم و عده‌ای خائن‌اند، برهمین اساس  رسانه‌ها مى توانند هم حامل اندیشه های خوب، انسان ساز، تعالى بخش و کمال آفرین باشند و هم  مى توانند در بردارنده افکار نادرست، انحطاط آفرین و انحرافی باشند. از این رو، مانند دیگر موضوعات اجتماعی نیازمند بایدها و نبایدها خواهند بود. امام خمینی (ره) به عنوان مرجع آشنا با مبانی و آموزه‌های دینی، آگاهی از حقایق زمان، و به عنوان معمار انقلاب اسلامی و احیاگر اسلام ناب محمدی (ص) در قرن حاضر، به  مقوله رسانه توجه و عنایت ویژه داشت و بر اسلامی شدن رسانه‌ها و قرار گرفتن آنها در جهت فرهنگ دینی تأکید بسیار مى کرد.

مطبوعات در نگاه امام‏ خمینی(ره)
مطبوعات در کارکرد خود، بایدها و نبایدهایی را باید مراعات کنند. در نگاه امام خمینی (ره) آزادی مطبوعات مرهون کوشش های بی دریغ ملت مکتبی و فضای ایجاد شده از سوی نظام اسلامی است. از این رو، از این آزادی باید در جهت منافع ملت و نظام مقدس جمهوری اسلامی بهره جست. ایشان مى گویند:
«همه مطبوعات آزادند، مگر اینکه مقالات مضر به حال کشور باشد».[1]

پرهیز از تحریف
امام (‏ره) در جای جای پیام‏ها و سخنرانی‏های خود، همواره متذکر گشته‏اند که قلم و بیان آزاد است که بنویسد و بگوید، اما توطئه نباید بکند. معیار توطئه در دیدگاه آن بزرگوار، تحریف واقعیت هاست. از این رو، لازم است مطبوعات از هرگونه تحریف پرهیز کنند.[2]

آزادی در چارچوب قانون
 سمت و سوی مطبوعات باید خدمت باشد. «مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و کشور باشند و آزادى ها در حدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تأمین شود».[3]

ندادن اجازه نشر به مطبوعات فاسد
امام خمینی با اینکه آزادی مطبوعات را مى پذیرد، اما در وصیت‌نامه الهی ـ سیاسى اش گوشزد مى کند:
«اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده... آن است که نگذارند این دستگاه‏های خبری و مطبوعات و مجله‏ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‏شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی‏ها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور، حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادى های مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به‏طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می‏باشند».[4]

از این بیان و گفته های مصرانه امام خمینی(ره) به دست مى آید که حد و مرز آزادی‏ها در قلم و بیان، احکام دین اسلام و نیز مصالح کشور است. چه بسا مواردی وجود داشته باشد که مستقیماً با شرع مقدس مرتبط نباشد، اما مصالح نظام و کشور اسلامی را به مخاطره بیندازد که در این‏صورت، حفظ مصالح عمومی کشور بر همه کس شرعاً و عقلاً لازم است.

نویسندگی و نویسندگان
امام خمینی (ره) افزون بر خود رسانه‌ها، عنایتشان بیشتر به تعیین‌کنندگان محتوای رسانه مانند محققان، نویسندگان و خطیبان است و نیز ایشان به صاحبان رسانه به عنوان جهت دهندگان رسانه توجه ویژه‌ای دارد. از این رو، مى توان گفت که مخاطب همه رهنمودهای آن حضرت، انسان‌هایی هستند که در مقدمات، پردازش، تحلیل و جهت‌دهی آگاهى ها و اطلاعات در رسانه نقش اساسی دارند.
لذا پیش از بیان دیدگاه‌های آن حضرت درباره خود رسانه‌ها، به برخی از نظریات ایشان درباره صاحبان قلم اشاره مى شود.

1. نویسندگی، واجب کفایی است
«نویسندگان در هر جا که هستند، چه در حوزه‏های علمیه و چه در دانشگاه‏ها و چه در سایر جاها هستند، باید با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به این کشور خدمت کنند. عذر نیست برای آنها که چون من وارد یک شغلی نیستم، پس نویسندگی هم نکنم. شغل، امروز یک امری است که برای آن اشخاصی که شایسته هستند و ایران احتیاج به آن شغل‏ها دارد، واجب کفایی است».[5]
2. قلم در محضر خداست
«در نوشته‏هایتان به خدا توجه داشته باشید! بدانید که این قلم که در دست شماست، در محضر خداست و اگر هر کلمه‏ای نوشته شود، بعد سؤال می‏شود که چرا این کلمه نوشته شده است. اگر به جای این کلمه بشود یک کلمه خوبتر نوشت، از شما سؤال می‏کنند چرا این کلمه زشت را نوشته‏اید؟».[6]

3. قلم در خدمت تربیت بشر باشد
«قلم به دست بگیرند برای تربیت بشر. آن‌قدری که بشر از قلم‌های صحیح نفع برده است، از چیزی دیگر نبرده است و آن‌قدر که ضرر کشیده است، از چیزهای دیگر ضرر نبرده است. قلم‌ها و بیان‏ها با مغزهای مردم رابطه دارند. اگر قلم‌ها و بیان‏ها و علم‏ها و تعلیم‏ها و آموزش‏ها برای خدا باشد، مغزها را الهی تربیت می‏کنند و اگر برخلاف این باشد، مغزها، مغزهای غرورمند، مغزهای طاغوتی از آن پیدا می‏شود».[7]

4. قلم و بیان در خدمت تعالی اسلام، کشور و ملّت باشد
«به آن دسته از تحصیل‏کردگان و روشن‏فکران و دانشمندان که به مرض غرب و شرق‏زدگی مبتلا نیستند و حاضر نیستند شرف اسلامی، ملی و میهنی خود را فدای امیال قدرتمندان کنند یا در راه لذات و شهوات زودگذر فدا نمایند، عرض می‏کنم: همت بگمارید که قلم و بیان خویش را برای تعالی اسلام و کشور و ملت خود به کار گیرید و با توده‏های محروم همصدا و همدست شوید که آزادی از چنگال شرق و غرب را که امروز نصیبتان شده، حفظ کنید و در این خدمت از هیچ کوششی و مجاهده‏ای دریغ ننمایید که برای هیچ‌یک از ملت‏های جهان این فرصت نبوده است و یا برای کمتر ملتی این فرصت پیش آمده است. خداوند همه ما را توفیقِ شناخت وظیفه، عنایت فرماید».[8]

5. قلم در راه آزادی ملت و نشر فرهنگ اسلامی باشد
«آقایان! شما نویسندگان الآن تکلیف بسیار بزرگی به عهده‏تان هست، پیشتر قلم شما را شکستند، الآن قلم شما باز است، لکن استفاده از قلم، در راه آزادی ملت، در راه تعالیم اسلامی بکنید. این ملت که می‏بینید، تمامشان زیر بیرق اسلام است که وحدت پیدا کردند. اگر نبود قضیه وحدت اسلامی، ممکن نبود اجتماع اینها. الآن از بچه چند ساله تا پیرمرد هشتاد ساله همه با هم، اینها در این نهضت شرکت دارند و همه با هم در این پیروزی شرکت دارند».[9]

6. به مستضعفین خدمت کنید
«ای قشرهای روشن‏فکر و ای قشرهای نویسنده! قلم‌ها و گفتار خودتان را در راه این مستضعفین صرف کنید. ای دانشمندان ما، ای دانشجویان ما، ای فرهنگیان ما، ای دانشگاهیان ما، اجتماعات خودتان را برای راه این مستضعفین تقویت کنید. شما بودید که این‌همه خدمت کردید و این‌همه خون دادید و این همه حبس رفتید و این‌همه زجر کشیدید برای خلاصی از یوغ دشمنان، خلاصی از چپاولگری چپاولگران. نگذارید زحمات خودتان هدر برود، قلم‌ها را در راه خدمت به این خلق به کار بیندازید!».[10]

7. تفرقه نیفکنید
«لازم است جوان‏های متعصب و طلاب تازه‌کار از زبان و قلم خود جلوگیری کنند و در راه اسلام و هدف مقدس قرآن از اموری که موجب تشتت و تفرقه است، خودداری نمایند».[11]

8. روحیه انقلابی را تقویت کنید

«شما حضرات آقایان که در پیروزی انقلاب سهیم بودید و اسلام و ایران مال خودتان است، سعی کنید قلم‌ها و زبان‌هایتان در خدمت انقلاب و به ثمر رسیدن آن ـ که آزادی و استقلال در سایه جمهوری اسلامی و زیر پرچم توحید و اسلام بزرگ است ـ باشد. سعی کنید روحیه ملت را تقویت نمایید و در مقابل فحاشى های منحرفین که برای تضعیف روحیه ملت است، بى دریغ فعالیت نمایید و از تضعیف اشخاص و یا گروه‌هایی که در خدمت جمهوری اسلامی هستند و تضعیف آنان مستقیماً خدمت به جهان‌خوارانی است که در کمین نشسته‏اند تا از قلم‌ها و زبان‌های شما بهره‏گیری کنند، بپرهیزید. انصاف نیست که جوانان عزیز اسلام از ارتش و سپاه و ژاندارمری و بسیج و شهربانی گرفته تا گروه‌های جانباز عشایر و عزیزان شهرها و روستاها در سراسر کشور در خدمت اسلام و مسلمین خون خود را نثار و جان خود را فدا کنند، ما در کناری بنشینیم و با قلم‌ها و زبان‌های خود قلب نورانی آنان را آزار دهیم. انصاف دهید که ما برای اسلام و کشور اسلامی خود چه کرده‏ایم و این جوانانِ عزیزِ از خود گذشته، از دانشگاهی تا روحانی و از روستایی تا شهرستانی و از کارگر تا بازاری چه کرده‏اند. از اول انقلاب تا کنون تمام رنج‌ها و زحمت‌ها و جانبازى ها بر دوش این طبقات بوده است و آنان ولی نعمت ما بوده‏اند».[12]

9 . ملت‏ها را برای اخراج ستمگران از صحنه بسیج کنید
«در این دنیای مسموم که نفس کشیدن در آن مرگ تدریجی است، تکلیف ملت‏های در بند این ابرقدرت‏ها و انگل‏های آنان چیست؟ باید بنشینند و این صحنه‏های جنایتکار را تماشا کنند و با سکوت مجال دهند که دنیا در آتش بسوزد؟ آیا روحانیون، نویسندگان، گویندگان، روشنفکران، متفکران از هر ملت و مذهب که هستند، در این زمان تکلیفی انسانی، مذهبی، ملی و اخلاقی ندارند و باید نقش تماشاگر را در کشورهای خود ایفا کنند؟ و یا آنکه باید این سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود، ملت‏های مظلوم در بند را بسیج کنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمایند و حکومت را به دست مستضعفان بسپارند؛ چونان که در ایران با همّت ملت بزرگوار شد».[13]

رسالت مطبوعات
1. حرکت در مسیر خواست ملت
امام خمینی(ره) آگاهی صاحبان مطبوعات از خواسته های مردم و ملت را شرط لازم برای همگونی آنان با ملت مى داند. از این رو، لازم است بر اساس آن آگاهی، در مسیر خواسته‌های ملت حرکت کنند؛ همان‌گونه که مى گوید:
«به طور کلی در هر کشوری، مطبوعات آن کشور و تلویزیون و رادیو آن کشور، باید در مسیر آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات باید ببیند که ملت چه می‏خواهد، مسیر ملت چیست؟ روشنگری از این طریق داشته باشد و مردم را هدایت کند».[14]

و در جای دیگر به سرزنش مطبوعاتی مى پردازد که این رسالت خویش را ایفا نکرده و برخلاف خواست مشروع مردم قدم برداشته‌اند: «در مملکتی که آن‌ همه خون‌ریزی شد و آن همه ملت ما خون دادند تا اینکه یک جمهوری اسلامی موافق آرای اکثریت قریب به اتفاق محقق شد و دست خائنین کوتاه گردید و دست چپاولگران قطع شد، اگر ـ مطبوعات ـ در مطبوعات بخواهند باز به پشتیبانی از جنایتکاران و خیانتکاران چیزی بنویسند، این مطبوعات ما نیست، این خیانت است. باید مطبوعات آنچه که ملت می‏خواهند، بنویسند، نه آنچه که برخلاف مسیر ملت است. مع الأسف در بعضی از مطبوعات چیزهایی که برخلاف مسیر ملت است و برخلاف آمال جامعه ملت است، منعکس می‏شود و ما تاکنون به مسامحه رفتار کرده‏ایم و من امیدوارم که مطبوعات را خود صاحبان مطبوعات اصلاح کنند».[15]

2. تربیت جامعه
از نگاه امام راحل(ره) نقش مهم مطبوعات ، تعلیم و آموزش و آگاهى رسانی است:
«مطبوعات باید مثل معلمینی باشند که مملکت را و جوانان را تربیت می‏کنند و آرمان ملت را منعکس می‏کنند».[16]
«... باید مجله راه بیندازید که وقتی جوان‏ها باز می‏کنند، شکل و صورت و عکس‏های مجله و تیترهای مجله طوری باشد مقابل آن که پنجاه سال ما را به نابودی کشید. شما باید جبران آن خرابی پنجاه سال را بکنید. پنجاه سال جامعه ما هر مجله‏ای را باز کردند و یا گوش به رادیو و تلویزیون دادند، همه انحرافی بود. همه برای این بود که از جوان‏ها مبادا جوان صحیحی ساخته شود، که خداوند به داد شما رسید و مسائل جهش پیدا کرد. اینها دنبال این هستند که انقلاب را برگردانند به جای اولش. هر کس مجله می‏خواهد بنویسد، باید مجهز باشد که این نسل آینده را تربیت کند. برای نسل آینده فکری بکنید. اسلام همه نسل‏ها را مکلف می‏داند. پیغمبر اسلام مکلف بودند برای همه نسل‏ها. همچنین مکلفیم که برای نسل‏های آینده کار کنیم. باید تربیت ما از اولاد، در خانه و دبستان و دبیرستان‏ها باشد».[17]
«اگر مطبوعات متحول بشود ـ و ان شاءاللّه‏ می‏شود و شده است ـ متحول بشود به یک مراکزی که بخواهند تقوا را در جامعه منتشر کنند، وقتی جوان‏ها و بچه‏های تازه‏رس ما وارد می‏شوند در میدان فعالیت اجتماعی، بروند دنبال روزنامه، روزنامه مربی باشد. گوش کنند به رادیو، رادیو مربی باشد. نگاه کنند به تلویزیون، تلویزیون مربی باشد. نگاه کنند به مجلات، مجلات، مجلاتی باشد که تربیت بکند، این جوان وقتی که به هر جا توجه کرد، دید که گوش و چشمش پر شده از تربیت، این‏طور بار می‏آید. اگر رها بشود، هرزه، بار می‏آید. اگر بکشندش در طرف فساد، می‏رود آن طرف، و اگر بکشندش در طرف صلاح، می‏آید این طرف».[18]

3. انحراف زدایی
امام خمینی(ره) بى تفاوتی مطبوعات در برابر مفاسد و ناهنجارى های اجتماعی را شایسته نمى داند و بر انحراف‌زدایی از سوی رسانه‌ها به عنوان رسالتی مهم تأکید مى کند:
«وضع کشور را در گذشته دیدید که چگونه بود. تمام چیزها در جهت اسلام‏زدایی بود، خصوصاً مطبوعات که وضعی داشتند که اگر مهلت پیدا می‏کردند، طولی نمی‏کشید که همه چیز را از بین می‏بردند. امیدوارم با همت آقایان همه آن انحرافات از بین برود.
مطبوعات باید یک مدرسه سیار باشند تا مردم را از همه مسائل به خصوص مسائل روز آگاه نمایند و به صورتی شایسته از انحرافات جلوگیری کنند و اگر کسی انحرافی دید، با آرامش در رفع آن بکوشد. به طور کلی، مطبوعات باید یک بنگاه هدایت باشند؛ یعنی به صورتی که اگر دست مردم بیفتد، مردم هدایت شوند».[19]

4. معرفی درست اسلام واقعی
«ما که می‏گوییم اسلام را ما می‏خواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر. یک همچو چیزی نه ما گفتیم و نه ما می‏توانیم. اما آنکه ما می‏توانیم، این است که می‏توانیم به وسیله دستگاه‏هایی که داریم، به وسیله همین صدا و سیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروه‏هایی که در خارج می‏روند، اسلام را آن‌طوری که هست، معرفی کنیم. اگر آن‌طوری که هست معرفی بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر فطرتش یک فطرت سالم است، اگر یک چیزی را القا بکنند، روی فطرت سالم خودش قبول می‏کند و قدرتمندها از همین معنا می‏ترسند».[20]

5. تربیت نیروی انسانی مفید
امام خمینی(ره) مهم‌ترین رسالت رسانه‌ها را تربیت و تقویت نیروی انسانی مفید و کارآمد مى داند و برنقش آفرینی رسانه‌ها تأکید مى کند:
«آنکه از همه خدمت‏ها بالاتر است، این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است، مجله‏ هاست، رادیو ـ تلویزیون است، سینماهاست، تئاترهاست. اینها می‏توانند نیروی انسانی ما را تقویت کنند و تربیت صحیح بکنند و خدمتشان ارزشمند باشد و می‏توانند مثل رژیم سابق باشند که همه چیز به هم ریخته بود و همه چیز در خدمت استعمار بود. آنها خودشان هم نمی‏دانستند. خیلی‏ها خودشان نمی‏دانستند، نمی‏دانست که این عکسی که از این زن لخت می‏اندازد، چند تا جوان را آشفته می‏کند، از بین می‏برد. در هر هفته‏ای که مثلاً یک مجله‏ای در می‏آید که در آن ده تا عکس کذاست، این چند نفر از جوان‏های ما را از دست ما می‏گیرد. یا خودشان هم متوجه نبودند یا خودشان هم از آنها بودند، ما چه می‏دانیم. اگر خودتان را متحول کردید، کشورتان را هم می‏توانید نجات دهید. اگر به همان حال باشید و اسمتان را عوض کردید، با اسم نمی‏تواند یک کشوری اداره بشود. با لفظ، با لفظ جمهوری اسلام، با رأی به جمهوری اسلام، نمی‏تواند یک مملکتی اسلامی بشود. مملکت اسلامی محتوایش باید اسلامی باشد. شما هم که مجله می‏نویسید، می‏توانید خدمت کنید، جوان‏ها را برومند کنید با مقالاتتان، مقالات صحیحتان. دنبال این باشید که از نویسنده‏های متعهد اسلامیِ انسانی نیرو بگیرید، مقالات صحیح بنویسید، درد و دوایش را بنویسید، همه چیز را انتقاد کنید».[21]

6. انتقاد به جای تخریب
یکی از کارکردهای مطبوعات، رصدکردن اشتباهات و اشکالات در عملکرد و ناسازگاری کارهای مسئولان و مدیران با قانون و ضوابط حاکم بر جامعه و تذکر و انتقاد درست از آنان است. چه بسا تذکرات رسانه‏ها موجب شود که افرادی که دچار خطا و اشتباه شده‌اند، متوجه شوند و روند انجام کارها را به‏گونه‌ای درست طراحی کنند و تغییر دهند که خسارات احتمالی به دنبال نداشته باشد و از آسیب‏های جدی آشکار و پنهان جلوگیری شود.

 امام خمینی (ره) این نقش رسانه‌ها را یادآور شده، بر انتقاد سالم و سازنده تأکید مى کند:

«مسئله دیگر راجع به انتقاد، البته روزنامه‏ها باید مسائلی که پیش می‏آید را نظر کنند، یک وقت انتقاد است؛ یعنی انتقاد سالم است، این مفید است. یک وقت انتقام است، نه انتقاد. این نباید باشد. این با موازین جور در نمی‏آید. انسان چون با یکی خوب نیست، در مطبوعات او را بکوبد، کار درستی نیست. اما اگر کسی خلاف کرده است، باید او را نصیحت کرد، پرده‌دری نباشد، ولی انتقاد خوب است. باید در این امور خیلی ملاحظه بفرمایید تا مطبوعات مرکزی باشد برای استفاده عموم، و اینکه مردم بفهمند باید چه بکنند و باید چه بشود».[22]

 و در جای دیگر می گوید :
«شکی نیست که دخالت‌های غیر صحیح بعضی از اشخاص که به صورت روحانی درآمده‏اند و اشخاص غیر روحانی که خود را بدون هیچ‌گونه صلاحیتی در امور کشوری وارد کرده‏اند، زیاد هستند. باید مراجع صلاحیت‌دار از این‌گونه اعمال شدیداً جلوگیری کنند و باید نویسندگان و گویندگان ذى صلاحیت، در رفع آنها با نصایح برادرانه و انتقاد سالم بکوشند، لکن نه به طور انتقام‌جویی و از روی عقده‏های درونی و چهره جمهوری اسلامی را واژگونه کردن که خود گناهی بزرگ است، که این‌گونه برخوردها نه تنها علاوه بر آنکه تأثیر درستی ندارد، دارای عکس العمل نیز می‏باشد. مع الأسف بعضی از نویسندگان و گویندگان به جای انتقاد سالم و هدایت مفید، با انتقاد کینه‏توزانه می‏خواهند افراد جامعه را به جمهوری اسلامی بدبین کنند. اینان به جای انتقاد سازنده، به فحاشی پرداخته و به جای نهی از منکر، خود مرتکب منکر می‏شوند. خداوند آنان را هدایت فرماید!».[23]

7. تشویق اشخاص فعّال و مبتکر
«رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات مال عموم است؛ چنانچه شما هم همین اعتقاد را دارید که عموم بر آنها حق دارند.از این جهت، من به سهم خود خیال دارم که راجع به من کم باشد، مگر در مواقع حساسی که لازم است که آن هم باید از ما سؤال شود که آیا مطلبی را باید نقل بکنند یا خیر، والاّ آنچه خوب است در رادیو ـ تلویزیون و مطبوعات باشد، آن است که برای کشور اثری داشته باشد؛ مثلاً اگر زارعی خوب زراعت کرد و زراعتش خوب بود، شما این شخص را به جای مقامات کشور در صفحه اول بگذارید و زیرش بنویسید این زارع چگونه بوده است، این منتشر بشود. و یا کارمندی خوب کار کرد، و یا اگر طبیبی عمل خوبی انجام داد، عکس او را در صفحه اول چاپ کنید و بنویسید که این عملش چطور بوده است. این باعث تشویق اطبا می‏شود و بیشتر دنبال کار می‏روند. یا مثلاً اگر کسی کشفی کرد، باید مفصل با عکس و مطلب باشد. یا اگر کسی سارقی را دستگیر نمود و یا یک کشاورز و یا هنرمند و یا جراح ـ که متأسفانه نه اسمشان است و نه عکسشان؛ در حالی که اینها لایق‌اند تا در روزنامه‏ها مطرح شوند. خلاصه باید اساس «تشویق» اشخاصی باشد ]که[ در این کشور فعالیت مى کنند. اینها به این کشور حق دارند، به این روزنامه‌ها حق دارند، به رادیوـ تلویزیون حق دارند...».[24]

8. آموزش راه و روش زندگی شرافتمندانه
«رسانه‏های گروهی به ویژه صدا و سیما، این مراکز آموزش و پرورش عمومی می‏توانند خدمت‏های گران‌مایه‏ای را به فرهنگ اسلام و ایران نمایند. بنگاه‏هایی که شب و روز ملت در سراسر کشور با آنها تماس سمعی و بصری دارند، چه مطبوعات در مقالات و نوشتارهای خود و چه صدا و سیما، در برنامه‏ها و نمایشنامه‏ها و انعکاس هنرها و انتخاب فیلم‏ها و هنرهای آموزنده باید همت گمارند و بیشتر کار کنند و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربیت صحیح و تهذیب جامعه، وضعیت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامه‏ها به ملت بیاموزند و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری کنند».[25]

9. صرفه‏جویی در وقت و بیت‏المال
«مطبوعات باید این توجه را داشته باشند که چیزهایی که برای ملت مفید نیست، در روزنامه‏ها ننویسند، کاغذ صرف این نکنند، وقت صرف این نکنند. باید رادیو تلویزیون توجه به این معنا داشته باشد که این از بیت‏المال مسلمین است، باید وقتش صرف چیزهایی که مربوط به مصالح مسلمین نیست، نشود؛ مسئولیت دارد اینها».[26]

10. اصلاح اخلاق جامعه
«نشریه، بسیار خوب است. در صورتی که محتوای آن محتوای آموزنده باشد و دست اندرکاران آن متعهد باشند، این نشریه رأس همه امور می‏شود. انسان اگر انصاف داشته باشد، باید به خاطر مردمى که قلم‌ها را برای اینها آزاد گذاشته‏اند، از قلم و قدمش استفاده کند و دیانت هم اقتضای همین را می‏کند. ما باید نشریاتمان مفید باشد و اخلاق جامعه را اصلاح کنیم».[27]

11. کوشش در حفظ آرامش کشور
«ما الآن در ایران احتیاج به آرامش داریم. اگر ما بخواهیم که این نهضت پیروز بشود، باید ما آرامش این مملکت را حفظ بکنیم. باید همه قشرها متوجه باشند که آرامش را حفظ کنند. ... تلویزیون باید ارشاد بکند. رادیو باید ارشاد بکند. روزنامه‏ها باید ارشاد بکنند، روزنامه‏ها نباید یک چیزهایی را که موجب تهییج مردم است و موجب انحراف مردم است، در آنجا بنویسند. رادیو نباید این کار را بکند، باید ارشاد بکند. و در عین حال مردم را متوجه به این بکنند که ما دشمن داریم و دشمن دنبال این است که تشنج پیدا بشود. باید از تشنج‏ها جلوگیری کرد و باید آن اشخاص منحرف را ارشاد کرد و اگر ارشاد نشدند، آنها را منزوی کرد، بی‏اعتنایی کرد به آنها. هر دفعه‏ای که شما یک طوری بکنید که با شدت رفتار کنید، آنها مظلومیت به خودشان می‏دهند و برای ما ضرر دارد. باید هم مسائل را گفت و هم آرامش را حفظ کرد، هم مطالب را مردم بدانند، گویندگان باید بگویند و هم آرامش را باید حفظ بکنند».[28]

12. پرهیز از تضعیف ارکان و نهادهای نظام اسلامی
قوام نظام اسلامی بر پایه نهادها و ارکان متعدد مانند قوه قضائیه، مقننه، مجریه، شورای نگهبان و ... است؛ به گونه‌ای که تضعیف هر یک از آنها موجب تزلزل پایه‌های آن نظام مقدس خواهد شد. از باب مثال، دستگاه قضایی در هر جامعه‏ای، عهده‏دار برخورد با خاطیان و منحرفان است تا آنان را مجبور به همنوایی با کل نظام کند. تضعیف این دستگاه به هر شکل که باشد، موجب حاکمیت طاغوت مسلکان، دگراندیشان، عدالت‌گریزان و مفسدان بر جامعه خواهد شد. از این رو، امام خمینی (ره) از هرگونه تضعیف این قوه، نهی مى کند و درباره شکایت از قاضی و یا دادگاه خاصی، از رسانه‌ای کردن آن هشدار مى دهد و مى فرماید:
«قوه قضائیه، که ملجأ و پناهگاه مردم ستمدیده است، قوه‏ای است مستقل و هیچ مقامی حق دخالت در آن را ندارد و اگر کسانی پیدا شوند که ندانسته در امور قضایی دخالت می‏کنند، باید بدانند که بر خلاف دستورات شرعیه و نظام جمهوری اسلامی عمل کرده‏اند. و اگر دانسته تخلف می‏کنند، مستحق عقاب و تعقیب‏اند... . مجلات و روزنامه‏ها و رسانه‏های گروهی توجه داشته باشند که تضعیف قوه قضائیه بر خلاف موازین اسلامی است و از پخش چیزهایی که موجب تضعیف یا توهین مقام قضاست، احتراز کنند. این کشور اسلامی است و باید هر امری موافق با موازین اسلامی باشد. شکایت از قاضی یا دادگاه باید به حسب مقررات شرعی باشد و شاکی هر کس هست حق ندارد در مطبوعات یا رسانه‏های گروهی یا در مجامع عمومی طرح دعوا کند و علیه قوه قضائیه جوسازی نماید».[29]

ایشان درباره پرهیز از تضعیف قوای مسلح نیز مى فرماید:
«انصاف نیست که جوانان عزیز اسلام از ارتش و سپاه و ژاندارمری و بسیج و شهربانی گرفته.... در سراسر کشور در خدمت اسلام و مسلمین خون خود را نثار و جان خود را فدا کنند، ما در کناری بنشینیم و با قلم‌ها و زبان‌های خود، قلب نورانی آنان را آزار دهیم».[30]

13. بررسی دقیق مقالات و چاپ عکس‏ها
«مقالاتی که نوشته می‏شود ... این مقالات را با دقت در یک شورایی که خودتان تأسیس می‏کنید، مطالعه کنید. ممکن است یک وقت یک مقاله‏ای ابتدایش خیلی هم دلچسب باشد و برای شما خوب باشد، لکن در خلالش یک وقت مسائلی طرح شود که بر خلاف مسیر خود شماست. مقالات هم باید به طور دقت، یک نفر نه، یک شورایی باشد ،یک جمعیتی باشد که این مقالات را درست تحت نظر بگیرد و بعد از این که دیدید در همین راه است و همین مسیر است، آن وقت در مجله آن مقاله را منعکس کنید. همین طور راجع به عکس‏هایی اگر در آن هست».[31]

14. مقالات اصلاحی و نوع تیترها
«مقالاتی که می‏نویسید، اصلاحی باشد. اخباری که می‏نویسید، تیترهایی هست، مردم اینها را در روزنامه می‏بینند و می‏فهمند که این تیتر از کجا پیدا شده است و برای چه مقصدی این تیتر را گذاشته‏اند و گاهی هم آدم می‏بیند مسئله این طور نبوده است، تیترش یک جور است و مسئله‏اش یک جور دیگر. مردم این تیترها را نگاه می‏کنند و می‏فهمند که چه فسادی و یا چه صلاحی واقع شده است.
باید توجه کنید که روزنامه‏ای تیترش چیزی نباشد که محتوایش آن‌طور نباشد، نه به آن تندی که در تیتر است و نه به آن عظمت، این غش است.درست مثل کاسبی که روی متاعش چیز خوب می‏ریزد و آخرش فاسد است و این حرام است و اگر تیتر با محتوا نخواند، غش است که شما با قلم‌هایتان می‏کنید. باید توجه کنید و شک نکنید ما روز محاسبه داریم. از همه چیزها محاسبه می‏شود. آن روز، خود انسان، قلم‌ها، دست‏ها، چشم‏ها شهادت می‏دهند. دیر یا زود، چیزی نیست، ولی چنین روزی هست».

15. پرهیز از مطالب تکراری و طولانی
«مسئله دیگر، عمده این است که تکرار نباشد. به عقیده من این سه روزنامه با هم تفاهم کنند و مسائل را مختصرتر بنویسند، مفیدتر و کمتر بنویسند، طولانی و تکراری نباشد. مردم وقتی می‏خوانند، استفاده کنند، احساس کنند مطلبی است. اینکه بگویند من هر روز به کی، چی گفتم! این تکراری است. آخر هر روز من یک مسئله‏ای را می‏گویم، و هی تکرار می‏کنند که: فلانی چه گفت. این چه فایده‏ای دارد. اما در هر گوشۀ کشور اگر اتفاقی افتاده باشد، این خبر است و اخبار را برای مردم گفتن مفید است».

16. پرهیز از عکس‏های مهیج
«مطبوعات، سینما، تلویزیون، رادیو، مجله‏ها، همه اینها برای خدمت به یک کشور است. اینها باید در خدمت باشند، نه اینکه هر کس پا شود و یک مجله‏ای درست کند و هر چه دلش بخواهد، در آن باشد و هر عکسی بهتر مشتری داشته باشد، توی آن بیندازد. عکس‏های مهیج، عکس‏های مهوع در آن بیندازد که مشترى هایش زیاد بشود. آن وقت اسمش مطبوعات است و ـ عرض می‏کنم ـ صاحب قلم است و آزادی هم می‏خواهد!
باید دید تو چه می‏کنی، چه خدمتی داری به این مملکت می‏کنی، با قلمت داری چه می‏کنی؟ با قلمت بچه‏های ما را داری به باد فنا می‏دهی یا تربیت می‏کنی؟»[32]

17. پرهیز از مسائل تفرقه انگیز
«مطبوعات باید مسائلی را که مضر به وحدت جامعه و مضر به آن انگیزه‏ای است که جامعه برای آن قیام کرده است و در حقیقت مضر برای اسلام است، از او احتراز کنند».[33]

18. بهره گیری از نیروهای متعهد
«از مسائل مهم کسانی است که بخواهند خدمتی بکنند، مجله‏ای بیرون بدهند یا روزنامه‏ای بنویسند. اولین مسئله آنها این است که افراد انتخاب کنند، اولین مسئله آنها انتخاب افراد است؛ چون افراد اگر چنانچه اشخاصی منحرف باشند، بدون اینکه شما توجه داشته باشید، یک وقت متوجه می‏شوید که انحراف پیدا شده است؛ چون اشخاص‌اند که می‏توانند انسان را به دامان آمریکا و یا به دامان شوروی بکشانند.
ملتی که برای اینکه از زیر این سلطه‏ها خارج شود، آن‌قدر مجاهده کرده است، آن‌قدر جوان داده است، آن‌قدر زحمت کشیده است، یک وقت می‏بینید راه مجله، راه مطبوعات، راه رادیو تلویزیون، نطق‏ها و همه آن چیزهایی که الآن هست، به واسطه ورود اشخاصی که خلاف آن چیزی که مسیر ملت است، عمل می‏کنند، منحرف شده و شما بعداً متوجه آن می‏شوید. این از مسائل مهمی است که توجه به او لازم است و اغماض از آن جایز نیست».[34]

19. ارزیابی سوابق و افکار اشخاص
«اشخاصی که اداره می‏کنند یک جایی را، باید از اول ارزیابی شود که این اشخاص چکاره بوده‏اند، سوابقشان چیست و تحصیلاتشان در کجا بوده، چه رویه‏ای در تحصیلات داشته‏اند و بعد از انقلاب چه وضعیتی داشته‏اند، قبلاً چه وضعیتی داشته‏اند، افکارشان قبلاً چه بوده؟!
اگر کسی افکارش منحرف بوده و حالا بیاید ادعا بکند که من برگشته‏ام، ما باید قبول کنیم، اما نباید او را مجله‌نویس کنیم. این دو، با هم فرق دارد. بسیاری از اشخاص هستند که می‏آیند و می‏گویند ما توبه کردیم. البته توبه آنها قبول است، لکن نمی‏شود آنها را سر کاری گذاشت که آن کار اهمیت دارد؛ برای اینکه ما نمی‏دانیم این شخص به حسب واقع «توبه» کرده است یا می‏خواهد با کلمه توبه ما را بازی دهد. ما قبول می‏کنیم که در جامعه مسلمین مثل سایر مسلمانان با او عمل کنیم، اما نباید رادیو تلویزیون را به دست او بدهیم و یا او را در رادیو ـ تلویزیون راه دهیم و یا مجله‏ای که برای تربیت افراد و برای ترویج مسیر اسلامی ملت است، به دست او بدهیم و یا نوشته هایش را به دست او بسپاریم.
ما نباید خوش باور باشیم! خیلی از اشخاص هستند که تمام حرف هایشان حرف‏های اسلام است، تمام حرف هایشان حرف‏های نهج البلاغه است، تمام حرف‌هایشان حرف‌های قرآن است، لکن مسیرشان این نیست. اشخاصی هستند که این راه را پیش گرفتند برای اینکه خودشان را در جامعه جا بزنند و آن مقصدی را که دارند، عمل کنند».[35]

صدا و سیما از دیدگاه امام (ره)
از میان رسانه‌ها، دو رسانۀ رادیو و تلویزیون از  اهمیت بیشتری برخوردارند؛ زیرا این دو رسانه، ویژگى هایی دارند که تأثیرگذارى شان را بیشتر مى سازد. به دلیل جایگاه ویژه این دو رسانه، امام خمینی(ره)، در باب اهمیت و بایدها و نبایدهای آنها سخنانی ایراد کرده است که برخی از سخنان ایشان را مى آوریم.
1. گستردگی مخاطبان
امام خمینی (ره) به سبب نقش آفرینی گسترده صدا و سیما در تعالی یا انحطاط مردم و جهت دادن به نوع بینش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مخاطبان خود، برای آن دو رسانه، جایگاه ویژه ای قائل است و از این رو، می فرماید:
«این رسانه‏هایی که ما الآن داریم، چه مطبوعات و مجلات و روزنامه‏ها و چه سینماها و تئاترها و امثال ذلک و چه رادیو و چه تلویزیون، در اینها آنى که از همه این دستگاه‌ها بیشتر رابطه با انسان دارد، تلویزیون است، از دو جهت: یک جهت اینکه مطبوعات هر چه هم تیراژش زیاد باشد، اولاّ به اندازه سطح یک مملکتی نیست و ثانیاً، همه افراد نمی‏توانند استفاده کنند؛ برای اینکه الآن تقریباً نیمی از جمعیت ما سواد خواندن ندارند تا اینکه از مطبوعات و نوشته‏ها استفاده کنند. سینماها در یک محیط محدود می‏توانند کار خودشان را انجام بدهند. رادیو هم در همه‌جا هست، در همه چیز هست، لکن فقط از راه سمع است. [اما] آن چیزی که در همه کشور؛ یعنی آن دهاتی که توی خانه خود نشسته در مرز و هیچ سواد هم ندارد، لکن چشم و گوش دارد، این از رادیو ـ تلویزیون استفاده می‏کند. هم استفاده سمعی می‏کند، هم استفاده بصری؛ یعنی رادیو فقط استفاده سمعی دارد، رادیو- تلویزیون استفاده سمعی و بصری دارد. هم آن آدم نقشه‏ها را می‏بیند و هم طرح‌ها را می‏بیند و هم می‏شنود. بنابراین رادیو ـ تلویزیون از تمام رسانه‏هایی که هست، حساس‌تر است. رادیو تلویزیون می‏تواند یک مملکت را اصلاح کند و می‏تواند به فساد بکشد. این را نه روزنامه می‏تواند، نه سینما می‏تواند، نه تئاتر می‏تواند، نه تبلیغات لفظی که در منابر است، می‏تواند؛ برای اینکه اینها همه شعاعشان محدود است. رادیو شعاعش مثل تلویزیون است، لکن فقط سمعی است. تلویزیون، هم سمع است و هم بصر».[36]

2. حساس‌ترین رسانه
امام خمینی(ره) رادیو و تلویزیون را نماد جمهوری اسلامی در نظر مردم می داند و رخنه کردن فساد در آن دو رسانه را از عوامل بدبینی و دور شدن مردم از نظام مى شمارد. از این رو، بر اسلامی شدن برنامه‌های آن تأکید دارد. و افزون برآن، به سبب سرعت انتقال مطالب و اخبار و دسترسی همه مردم به آن، وجود هرگونه بدآموزی در برنامه‌های صدا و سیما را گناهی نابخشودنی معرفی مى کند:
«آن وقت هم قضیه رادیو- تلویزیون فرق دارد با قضایای دیگر. ممکن است در یک وزارتخانه یک مطلب خلافی بشود، بعد از ده سال دیگر هم مردم نفهمند؛ اما رادیو- تلویزیون اگر یک کار خلافی بشود و بخواهد یک چیزی باشد که بر خلاف شرع، بر خلاف مسیر ملت، یک چیزی نمایش داده بشود یا گفته بشود، همان روز اول و ساعت اول همه کشور- الآن هم که همه جا رادیو هست، تلویزیون هم شاید اکثر جاها باشد- سرتاسر کشور یک دفعه ملتفت می‏شوند که یک همچو مسئله‏ای است. از این جهت، این دستگاه حساس‌ترین دستگاهی است که در مملکت موجود است؛ یعنی از حیث اینکه در رادیو- تلویزیون هم چشم می‏بیند، هم گوش می‏شنود، آن‌هم در یک سطح وسیعِ همه‌جایی. و رادیو در خارج هم پخش می‏شود و همه آنجاهایی که موجش می‏رود، اطلاع بر آن پیدا می‏کنند و اگر خدای نخواسته این دستگاه یک وقتی نقیصه داشته باشد؛ یعنی بر مسیر ملت نباشد، بر مسیر اسلام نباشد، این خطرش بیشتر از این است که وزارت مثلاً فلان بر مسیر اسلام نباشد. این وقتی بر مسیر اسلام نباشد، سرتاسر ایران و بسیاری از کشورها می‏فهمند به اینکه این بر مسیر اسلام نیست. و برای آنهایی که غرض دارند، منعکس می‏کنند که رژیم شاهنشاهی لفظاً رفته، معناً باز هست. باز قلم‌ها و قدم‌هایی که می‏خواهند این رژیم را، این نهضت را، آلوده کنند و اشکال کنند، آنها به کار می‏افتند. و اگر یک مطلب باشد، یک مطلب را بزرگش می‏کنند و چندین برابر. و روی اساس تلویزیون نمی‏آیند صحبت کنند؛ روی اساس اسلام می‏آیند صحبت می‏کنند. اشکال حالا این است... و اگر یک دستگاهی به این وسیعی و به این حساسی یک کار خلاف اسلام بکند، یا بر خلاف مسیر ملت یک کاری انجام بدهد و یک برنامه‏ای انجام بدهد، اینها نمی‏آیند حساب بکنند به اینکه تلویزیون این‌طور است، رادیو این طوراست. حساب می‏کنند که جمهوری اسلامی این طور است. بنابراین، الآن حیثیت اسلام، حیثیت جمهوری اسلامی بسته به این دستگاه‌هاست، که یکی‏اش هم دستگاه تلویزیون و رادیو است، که بیشتر از جاهای دیگر بستگی دارد».[37]

3. آموزشی کردن برنامه ها
امام خمینی (ره) بر آموزشی کردن برنامه‌های صدا و سیما و حذف برنامه های لهو و لعب و بیهوده تاکید می کند و می فرماید:
«حالا باید جدی بگیرید مسائل را، از آن هزل و شوخی. و عرض می‏کنم که ]از[ مسائل غیر جدّی برگردید به آن مسائل جدّی. مملکت‌تان را اداره کنید، خودتان باید اداره کنید! دستگاه تلویزیون یا دستگاه رادیو که آموزنده باید باشد، قدرت بدهد به جوان‌های ما. جوان‌های ما را نیرومند کند. نباید دستگاه تلویزیون جوری باشد که ده ساعت موسیقی بخوانند. جوانی که نیرومند هست، از نیرومندی برگردانند به یک حال خُمار و به یک حال خَلْسَه[38]. مثل همان تریاک می‏ماند. این‌هم این‌قدر با او فرق ندارد. این یک جور خلسه می‏آورد، آن یک جور خلسه می‏آورد... و همین طور رادیو یک دستگاهی باشد برای آموزندگی، پرورش یک ملتی. با رادیو و تلویزیون از همه چیز بهتر می‏شود پرورش داد مملکت را؛ برای اینکه رادیو و تلویزیون هم مُلّا و یک آدمی که سواد دارد، از او استفاده می‏کند، هم آن کسی که هیچ سواد ندارد». [39]

ایشان درباره اصلاح برنامه‌های صدا و سیما مى فرماید:
«و من از همه شما تقاضا دارم به اینکه برنامه‏هایتان را اصلاح کنید. برنامه‏هایی باشد که مفید باشد برای جامعه. برنامه‏هایی باشد که مسائل [و] مشکلات جامعه را بگوید. از برنامه‏های انحرافی پرهیز بکنید. گاهی من می‏بینم که در رادیو هست چیزهایی که انحرافی است، و مع الأسف آن انحرافی را چند دفعه می‏گذارند، و آن چیزی که صحیح است، یا نمی‏گذارند و یا منحرفش می‏کنند و می‏گذارند. خوب، این یک خیانت بزرگی است».[40]

4. تقویت اخلاق و فرهنگ اسلامی
امام راحل (ره) صدا و سیما را وسیله ای برای ایجاد و تقویت اخلاق و فرهنگ در میان ملت، به ویژه جوانان می داند و می فرماید :
«ما اگر این دستگاه که باید یک دستگاه آموزنده باشد، یک دستگاهی باشد که آن تباهى ها، چیزهایی که جوان‌های ما را به تباهی کشید و می‏کشد، حذف بشود و به جای آن آموزندگی باشد، امور اخلاقی باشد، امور فرهنگی باشد، چیزهایی که به درد جوان‌های ما می‏خورد و جوان‌های ما را تربیت می‏کند».[41]

5. ‏لزوم مراقبت در پخش فیلم‏ ها
«آنی که راجع به دیدنى هاست و فیلم‌هاست، توجه کنید که فیلم‌ها یک فیلم‌های انحرافی نباشد. فیلم‌هایی نباشد که مثلاً فرض کنید یک منظره‏ هایی که سابقاً بود و انحرافات برای جوان‌های ما ایجاد می‏کرد .... حتی آنى که برای بچه‏ها نمایش داده می‏شود، باید یک جوری باشد که این بچه از اول یک طوری بار بیاید که مستقل باشد در فکر. مستقیم باشد و متعهد بار بیاید. و همین‌طور فیلم‌های بالاتر باید خیلی توجه به آن بشود که رسیدگی بکنید، نظارت بکنید. نگذارید دست اشخاصی که متعهد نیستند. اگر پیدا شدند اشخاص، باید به آنها حالی کنید. اگر نمی‏شوند، تصفیه کنید. و این امر یک امر ضروری و لازم است».[42]

6. بهره گیری از هنرمندان متعهد
«رسانه‌های گروهی، به ویژه صدا و سیما... از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربیت صحیح و تهذیب جامعه، وضعیت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامه ها به ملّت بیاموزند و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری کنند. ملت عزیز در طول پنجاه سال سیاه اخیر گرفتار مجلات و روزنامه های تخریب کننده و فاسدکننده نسل جوان و از آنها بدتر سینماها و رادیو- تلویزیون بود که با برنامه‌های خود، ملت را به حد وافر در آغوش غرب و غربزده‌ها غلتانید. و ضررهای رسانه‌های گروهی از خرابى های توپ، تانک‌ها و سلاح‌های مخرب بالاتر و بدتر است؛ چه که ضــررهای سلاح‌ها، گذرا است و ضررهای فرهنگی، باقی و به نسل‌های بعد انتقال پیدا مى کند ... اگر به طور قاطع با آنان برخورد نشود، خطر ولو در درازمدّت، کشور را تهدید مى کند و سهل‌انگاری در این امور، ساده اندیشی است».[43]

7. ساخت فیلم در ایران
امام راحل(ره) سخت بر محتوای دینی و ایرانی فیلم تأکید دارد و از ورود فیلم های خارجی با بار منفی و محتوای ابتذال، نهی مى کند؛ همان‌گونه که مى فرماید:
«من غالباً فیلم‌هایی که خود ایرانى ها درست مى کنند، به نظرم بهتر از دیگران است؛ مثلاً فیلم گـاو آموزنـده بود. امّــا حـالا این فیـلم‌ها بایـد حتــماً از امریکـا و یا از اروپـا بیایـد، با یک بی بندوباری، تا روشنفکران غربزده شاد شوند. فیلم‌هایی که از خارج به ایران مى آید، اکثراً استعماری است. لذا فیلم های خارجی استعماری را حذف کنید، مگر صد درصد صحیح باشد. در هر صورت، این به عهده شما و مسئولین آنجاست».[44]


 پى ‌نوشت‌ها
_______________________________________
[1] . صحیفه امام ،ج‏5 ، ص416.
[2] .  همان، ج‏7، ص460.
[3] .  همان، ج‏12، ص283    .
[4] .  همان، ج‏21، ص 435 و 436.
[5] . همان، ج 17، ص236.
[6] . همان، ج13، ص482.
[7] . همان، ص451.
[8] . همان، ج18، ص346.
[9] . همان، ج6، ص188.
[10] . همان، ج10، ص473.
[11] . همان، ج1، ص413.
[12] . همان، ج‏14، ص72.
[13] . همان، ج17، ص501.
[14] . همان، ص535.
[15] . همان، ص323.
[16] . همان، ص323.
[17] . همان، ج14، ص500.
[18] . همان، ج13، 158..
[19] . همان، ج18، ص61.
[20] . همان ، ص364.
[21] . همان، ج 8، ص498 و499.
[22] . همان، ج‏19، ص362 .
[23] . همان، ج14، ص76.
[24] . همان، ج19، ص361.
[25] . همان، ص159.
[26] .  همان، ص375.
[27] . همان، ج14، ص249.
[28] . همان، ج12، ص484.
[29] . همان، ج‏18، ص339 و340.
[30] . همان، ج14، ص73.
[31] . همان، ص61و62.
[32] . همان، ج 8، ص23.
[33] . همان، ج13، ص248.
[34] . همان، ص474.
[35] . همان، ج13، ص475.
[36] . همان، ج‏9، ص153 و 154.
[37] . همان، ج‏10، ص212ـ 214.
[38] . حالتی میان خواب و بیداری و کنایه از سرگرم شدن، بدون آنکه تحولی مثبت در میان مخاطبان باشد.
[39] . صحیفه امام، ج‏9، ص204ـ 206.
[40] . همان، ج‏10، ص296.
[41] . همان، ج‏9، ص456.
[42] . همان، ج‏11، ص197.
[43] . همان، ج19، ص159.
[44] . همان، ج12، ص291 و292.


منبع: 
-نویسنده: علی کرجی
-http://www.ensani.ir/fa/content/58846/default.aspx
۰ نظر ۲۲ دی ۹۱ ، ۲۰:۵۷

                                  رسانه‎های سنتی،

                  انقلابی‎ترین رسانه‎ها


 

رسانه های گروهی، علاوه بر این که در فرآیند ارتباطات و جابه جایی اطلاعات در درون جامعه و ملل سهیم هستند، می توانند با کارکرد خویش در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به موازات تحولات عمیق در نهادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دگرگونی باورها و ارزش های مسلم جامعه کار ساز بوده و به عنوان یک دانشگاه عمومی در راستای شکوفایی و اعتلای فرهنگ جامعه به فعالیت بپردازند و زبان هدایت خویش را به کار بسته و جامعه را به سمت و سوی مطلوب هدایت نمایند.



رسانه به عنوان ابزار جادویی اطلاع رسانی دارای تیغی دو لبه است که در دنیای امروز در دست امپراتوری های بزرگ رسانه ای و خبری دنیای مقابل اسلام قرار دارد اما دیری نخواهد پایید اسلام سنگرها ی جهانی را فتح خواهد کرد همانگونه که پس از انقلاب اسلامی ایران بر شدت این فتوحات افزوده شده است، مسلمانان بر رسانه نیز فائق خواهند آمد و آنرا در خدمت اسلام قرار خواهند داد.

 

در این میان لوازم ارتباط فردی و جمعی نیز کارکردهای خاص خود را دارند. گر چه بعضی حریمهای انسانی در این میان از بین رفته است اما پویایی موجود در اسلام و آداب اسلامی دیر یا زود احکام و نحوه استفاده  و برخورد با این مسئله باز خواهند شناخت کما اینکه در بعضی حوزه ها به سرمنزل رسیده است. اگر در گذشته تجارت به عنوان یکی از عوامل انتشار اسلام بوده، امروز لوازم ارتباط جمعی به شکلی ساده تر، این امر را محقق نموده است. برد نهایی از آن مسلمانان خواهد بود چرا که در این میان دستان دنیای غرب خالی است و با این بن بست های پی در پی  موجود در خود، انفجار نورانقلاب اسلامی از پس دیوارهای رسانه ای کشیده شده و بر دیدگان مردم دنیا خود را نمایان نموده است.

 

از سوی دیگر در اسلام  جاذبه ها و زیبایی ها و برنامه سعادت بشری راهگشایی است که بلاشک منجر به پیروزی مسلمین خواهد شد که البته دوری و نزدیکی این پیروزی بستگی به حجم و تلاش بیشترآنان در این عرصه ها دارد.

با نگاهی به رسانه های گروهی و انواع آن می توان تاثیرات آن ها را در پیروزی انقلاب اسلامی ایران به خوبی دریافت:

 کار کرد سینما

به عنوان مثال، ورود سینما به ایران از دوران حکومت پهلوی مصادف بود با پیروی و تقلید از حال و هوای فیلم های غربی و... . کسانی که متولی این حرفه بودند، نه حس مسؤولیت دینی داشتند و نه عرق ملی، بلکه بعضا نسبت به اسلام نیز از خود ضدیت نشان می دادند.[1]

عملکرد مخرب و منفی سینما در این برهه از تاریخ ایران موجب شد تا نوعی مخالفت اجتماعی نسبت به این پدیده در جامعه ی ایران به وجود آید و خانواده های مذهبی و اصیل، روحانیون آگاه و بیدار به مخالفت جدی با سینما برخیزند.آلودگی سینما به ابتذال و فحشا و اشاعه ی فرهنگ غربی، علمای دین را بر آن داشت تا فتوای شرعی علیه سینما صادر کنند. شیخ فضل الله نوری آن را وسیله ای جهت تخدیر و عامل نوظهور غرب برای رسوخ در اعتقادات ملت ایران دانست.[2]

 

بررسی کارکرد مطبوعات

با نگاهی به مطبوعات قبل از انقلاب می توان به این نکته پی برد که یکی از عناصر (لاینفک فیلم های سینما) صحنه های مبتذل و اشاعه ی مسایل ضد اخلاقی بوده و نویسندگان فیلم نامه از درک احساسات و نیازهای واقعی جامعه ی ایران عاجز بودند.اصل در راه اندازی این پدیده در عصر پهلوی در حقیقت آن بود که کوشش می شد تا افکار عمومی را از مسایل اساسی مملکت منحرف ساخته و مردم را به صورت مصرف کنندگان انفعالی ارزش ها و عادات غربی در آورند.

خوشبختانه با پیروزی انقلاب اسلامی و با تغییر معیارهای ارزش حاکم بر تمامی رسانه های گروهی; از جمله سینما، فرهنگ ضد ارزش حاکم بر سینماها کنار گذاشته شد و این رسانه عهده دار رسالت سنگین و خطیر; یعنی معرفی و تبلیغ ارزش های اسلامی شد.در مقدمه ی قانون اساسی جمهوری اسلامی راجع به رسانه های گروهی کشور آمده است:

"وسایل ارتباط جمعی بایستی از جهت روند تکاملی انقلاب اسلامی در خدمت اشاعه ی فرهنگ اسلامی قرار گیرد، در این زمینه از برخورد سالم اندیشه های متفاوت بهره جوید و از اشاعه و ترویج خصلت های تخریبی و ضد اسلامی جدا پرهیز کند".[3]

همین محتوا از اصل 175 قانون اساسی استنباط می شود که در آن اصول، خط مشی اهداف و وظایف رسانه های گروهی تعیین گردیده است.[4]

نمونه ی دیگر کارکرد رسانه های گروهی، مساله ی مطبوعات است. این پدیده برای نخستین بار در دوره قاجار به دستور عباس میرزا وارد ایران شد.

این رسانه هم متاسفانه در بدو ورود و در مرحله ی شکل گیری خود، در شرایط نامطلوب تقلید سطحی از غرب و بی توجهی به هویت ملی تکوین یافت.

نسل اولیه ی مطبوعات کشور به شدت تحت نفوذ حکومت های استبدادی وقت بودند و جز نقش جارچی و زبان یک طرفه ی حکومت نقش دیگری را ایفا نمی کردند.

سال 1357 شمسی را سال طلایی مطبوعات ایران نامیده اند; زیرا در این سال حدود چهار صد نشریه منتشر شد که تاثیر مطبوعات در خدمت بلوغ فکری، آگاهی های سیاسی و اجتماعی جامعه ی ایران را نشان می دهد.[5]

 

رسانه های امام خمینی (ره)

انقلاب اسلامی ایران زمانی به بار نشست که تمامی کانالهای ارتباطی مدرن نظیر رادیو تلویزیون، سینما، مطبوعات و... در اختیار رژیم شاه بود و حکومت پهلوی با بهره گیری از این رسانه ها در صدد تغییر ماهیت فرهنگی جامعه ایرانی بود.بنیانگذار جمهوری اسلامی با به کارگیری موفقیت آمیز رسانه های سنتی نظیر مسجد، حسینیه، تکایا و بازار در بسیج عمومی و تغییر ساختارهای اجتماعی، نظریه پردازان عصر ارتباطات را به چالش فراخواند.


یک محقق معروف آمریکایی در بخش پایانی کتاب خود در سرفصلی با عنوان "رسانه هایی کوچک برای یک انقلاب بزرگ" در باره رسانه های امام خمینی (ره) نوشته است:
" ....مخالفت با شاه به وسیله شبکه های غیر رسمی توسط
۲۰۰ هزار مبلغ دینی و ۹۰ هزار مسجد سازماندهی شد .... "
" ... در حالی که آیت الله خمینی و دیگر رهبران مذهبی به خارج از کشور تبعید شده بودند اما پیامهای آیت الله به شکل کاست برای پیروانش ارسال می شد. پیامهای او سپس چاپ و تکثیر می شد ....."
" .... در انقلاب ایران در حقیقت مردم با هم برخورد نداشتند بلکه برخورد بین رسانه های بزرگ در برابر رسانه های کوچکتر بود و سرانجام رسانه های کوچکتر (سنتی) پیروز شدند...."[6]
پیروزی
۵۷، ارزش و اعتبار رهبران محلی را در هدایت توده ها با بهره گیری از کانالهای ارتباطات سنتی به منصه ظهور رساند. رهبرانی که با جاری رود، دریای انسانها را به خروش آوردند و طومار حاکمیت صاحبان قدرت را در هم پیچیدند.[7]

حماسه دفاع مردمی در هشت سال جنگ تحمیلی تایید دیگری بر قدرت رسانه های سنتی در بسیج عمومی بود. تریبونهای مساجد و جمعه و جماعات، حسینیه ها و هیات های مذهبی، روحیه سلحشوری را در جوانان این مرزوبوم شعله ور ساخت تا جلوه های ایمان و ایثار، طوفان غیرت و مردانگی برپا سازد. طوفانی که توانست ماشین جنگی خصم را از کار بیاندازد.

در ذیل به تاثیر برخی از رسانه های انقلابی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران اشاره می کنیم:

 

 منبر، رسانه چهره به چهره

شاید بتوان از منابر بهعنوان مهمترین و قدرتمندترین این رسانهها در زمان قبل از انقلاب اشاره کرد. با اینکه در آن زمان، رژیم رسانههای بزرگ و مدرن را در اختیار داشت، ولی هیچکدام قدرت و تأثیرگذاری منابر را نداشته است. روحانیون با سخنرانیهای خود علاوه‌بر اینکه به سخنرانیهای مذهبی و تقویت باورهای مردم میپرداختند، پرده از جنایات رژیم شاه برمیداشتند و مردم را از اوضاع خفقانبار جامعه آگاه میکردند و آنها را بهمبارزه و تظاهرات علیه رژیم دعوت میکردند که واقعا هم مؤثر بودند.

 

منبر جزو ملزومات اولیه هر مسجد تلقی می‌گردد. حضور مخاطب در کنار منبر و گوش دادن به وعاظ عملی انتخابی است. بین واعظ و مخاطب رابطه اعتماد وجود دارد. در کنار منبر، سرعت ارتباط زیاد است و ارتباط بهطور کامل صورت می‌گیرد. در برابر منبر، ارتباط چهره به چهره صورت می‌گیرد. گوینده رسانه منبر، چهره مردمی است و در طی زمان قداست پیدا می‌کند. این رسانه بهدلیل فضای سنتی ـ مذهبی جامعه ایرانی، از قابلیت تأثیرگذاری فراوانی برخوردار بود.
در واقع منبر به
عنوان رسانه عمومی اسلام نقش شگفتیساز و حماسی را در انقلاب اسلامی ایفا کرد. زیرا سخنرانان روحانی با استفاده از آن بهعنوان تریبونی در جهت رساندن صدای انقلاب به گوش ملت ایران استفاده کردند.

 

پیام‌رسانی از طریق رسانههای سنتی (منبر) در دو مقطع مهم با کارویژگیهای خاصی صورت گرفت. مقطع اول نهضت، هنوز حضرت امام از ایران تبعید نشده بود و مقطع دوم از تبعید حضرت امام تا پیروزی انقلاب اسلامی را شامل می‌شود. طیفی از وعاظ در طی این دو مقطع از سال 1341 تا بهمن 1357 در صدد برآمدند با استفاده از رسانه منبر، مشروعیت نظام حاکم را بهچالش بکشانند و توانستند افکار عمومی جامعه را بهسوی نهضت جلب کنند.


آیت‌الله طالقانی و حجت‌الاسلام فلسفی به
عنوان دو تن از پیشگامان نوگرای پیام‌رسانی از منبر نقش بهسزایی در آگاهی مردم داشتند. این دو شخصیت در مقطع قبل از تبعید امام با رویکردی نو از منبر برای پیام‌رسانی بهره میبردند و حتی علاوه‌بر آن در رادیو نیز برنامههای تربیتی ـ اخلاقی ارائه می‌کردند.

موج دوم پیام‌رسانی نهضت، از تبعید امام تا پیروزی انقلاب بود. مبارزه و پیام‌رسانی در زمان تبعید رهبری نهضت از طریق مبارزات علنی و مخفیانه تداوم یافت. تلاش‌های آیت‌الله سعیدی بهعنوان پیشگام پیام‌رسانی آموزههای نهضت و حجت‌الاسلام هاشمی‌نژاد بهعنوان پیام‌رسان نهضت جزو ماندگارترین مبارزات رسانهای انقلاب است.

 

 نوارهای ضبط صوت و اعلامیهها

نوارهای ضبط صوت هم یکی دیگر از رسانههایی بود که آن زمان از آن استفاده میشد. امام خمینی(ره) که آزادی بیان و دسترسیشان به رسانههای جمعی محدود شده بود، برای رساندن پیامشان بهمردم و پرهیز از محدودیتهای تحمیل شده از سوی رژیم، از«رسانههای کوچک» سود جستند. از تبعیدگاه خود در نجف و سپس در پاریس، پیامها را با نوار ضبط صوت و تلفن به ایران میفرستادند. این نوارها بعدا در شمار هزارها تکثیر و در تمام کشور توزیع میشد. در بسیاری موارد، سخنرانیهای ایشان روی کاغذ پیاده و برای توزیع انبوه تکثیر میگردید.

 

از دیگر رسانههایی که در اختیار نیروهای انقلابی بودند، از اعلامیهها میتوان نام برد که شامل مطالب گوناگون و مربوط به گروههای مبارز مختلفی بودند و هدف واحدی را دنبال میکردند از جمله: دعوت بهمبارزه، برملا کردن جنایات شاه و...مهمترین اعلامیههای پخش شده مربوط به بیانات و پیامهای امام خمینی(ره) بود که توسط گروههای مختلف تکثیر و میان مردم توزیع میشد.

 

گروهها نیز خود اقدام به نشر مطالب مورد نظرشان بهاین وسیله میکردند. با اینکه رژیم پهلوی رسانههای مدرن و بزرگی را در دست داشت و بر آنها بهطور جدی و دقیق نظارت میکرد و در راستای حفظ حاکمیت خود آنها را پیش میبرد، ولی با این حال نتوانست از این رسانهها که یکی از مهمترین و قدرتمندترین ابزارهای هر حکومتی برای نیل به اهداف و حفظ قدرتشان است، استفاده کند ولی در مقابل نیروهای انقلابی با استفاده از رسانههای سنتی و کوچک مثل نوارهای ضبط صوت که قطعا قدرت و کارایی رسانههای حاکمیت را دارا نبودند، توانستند بیشترین تأثیرات را بر مردم بگذارند و حربههای رسانههای حاکمیت را بیاثر کرده و پایههای رژیم پهلوی را متزلزل کنند.[8]

 

 

پی نوشت ها:

 



1. اغلب کسانی که در صنعت ایران پیشگام بوده اند، یا فرنگ رفته و تربیت شده ی غرب بودند یا غیر مسلمان، نظیر روسی خان که از پدری انگلیسی و مادری تاتار روس متولد شده بود و اوهانیان ارمنی که از روسیه به ایران بازگشته بود به تقلید از غرب به فیلم سازی پرداخت. (کیهان شماره 14469، 9 / 2 / 71)

2. همان

حقوق اساسی و ساختار حکومت جمهوری اسلامی، قاسم شعبانی، ص 260، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، 1363.3

 قانون اساسی جمهوری اسلامی / وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1368.[4]

. محمد مهدی بهداروند، شمیم یاس ، اردیبهشت 1381، پیش شماره 10 [5]

in. Rogers.Everett m.communicalion thechnology: The new media in society. 1986.p.p 244-2545.

6. روش های سنتی ارتباطات ، جعفری چمازکتی، روزنامه انتخاب، شماره ۳۹۷، ۳۱ مردادماه ۱۳۷۹

. هفته نامه پنجره، شماره 32[8]


 

منبـع:
نویسنده:  عاطفه امینی
           http://www.irdc.ir/fa/content/12037/default.aspx               

۰ نظر ۲۲ دی ۹۱ ، ۲۰:۲۲

پیامبر و رسانه



اشاره

امروزه امپراتوری‌های رسانه‌ای حرف اول را در جهان می‌زنند. خبرگزاری‌های بزرگ، شبکه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی و رسانه‌های چاپی به طور عمده در مالکیت و یا کنترل افراد یهودی و یا حافظان منافع یهود قرار دارد و این واقعیتی انکارناپذیر است. بر کسی پوشیده نیست که رسانه‌ها یکی از ارکان اصلی قدرت در جهان هستند و همة کشورها و دولت‌ها رسانه را مورد توجه جدی قرار می‌دهند.

رسانه‌های پیامبر (ص)، شیوه‌ها و ویژگی‌ها

پیامبر اسلام (ص)، همزمان با برانگیخته شدن به نبوّت، دعوت خود را در راستای رسالت الهی خویش آغاز کرد و در این راه، رسانه‌ها و شیوه‌های گوناگون تبلیغ را به خدمت گرفت. گرچه بررسی مفصل شیوه‌های تبلیغی پیامبر (ص) در این مختصر امکان‌پذیر نیست، اما به طور اجمال به مهم‌ترین رسانه‌ها و شیوه‌ها می‌پردازیم.

الف) رسانه‌های گفتاری

1.تبلیغ چهره به چهره

هنوز هم بهترین روش تبلیغ و تأثیرگذاری بر مخاطب، ارتباط مستقیم (Face to Face) است. شیوه غالب پیامبر (ص) در دوران دعوت مخفیانه، استفاده از این روش بود. ایشان در ارتباط‌های مستقیم با کسانی که مستعد هدایت و پذیرش دعوت بودند، آن‌ها را به اسلام دعوت می‌کردند.

2. سخنرانی و استفاده از رسانة منبر

یکی دیگر از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین روش‌های تبلیغاتی پیامبر (ص) سخنرانی در اجتماعات بود. آن حضرت در ایام مراسم حج در مسجد الحرام و منی، در ماه‌های حرام در اجتماع زائران و نیز در بازارها و مکان‌های گرد آمدن مردم بر فراز بلندی می‌رفت و محتوای دعوت خویش را بیان می‌فرمود.

این شیوه گرچه کم و بیش در دورة دعوت سری کاربرد داشت، اما بیش‌ترین استفاده از این روش در دوره تبلیغ علنی و عمومی بود. بعدها که برای پیامبر (ص) سکو و منبری در مسجد النبی ساخته شد، رسانة منبر رسمیت بیش‌تری یافت. پیشوایان معصوم (ع) پس از پیامبر (ص) و امروزه علما، مراجع و حوزه‌های علمیه میراث‌دار رسانة منبر هستند. این رسانة بیانی، یکی از مؤثرترین رسانه‌های مذهبی است که هنوز هم کارآیی بسیار بالایی دارد. و می‌توان آن را رسانة انقلاب اسلامی در ایران دانست؛ یعنی تنها رسانه‌ای که بدون انحراف در خدمت اسلام و انقلاب قرار گرفت و مؤثرتر از همه رسانه‌های گفتاری، نوشتاری، دیداری و شنیداری حکومت، اطلاعات درست و محتوای پیام انقلاب را مستقیم به مردم رساند.

3. سفرهای تبلیغی و اعزام مبلّغ

پیامبر بزرگوار اسلام (ص) در سراسر دوران رسالت خود، به خوبی از این رسانه کارآمد استفاده کرد و انتقال مستقیم و صحیح دعوت الهی را از راه بیان و تفسیر کلام وحی بر عهده گرفت. گاه نیز به یاران و صحابة ممتاز خود به صورت فردی و گروهی مأموریت تبلیغی می‌داد تا با سفر به شهرها و مناطق دیگر با استفاده از بیان و رسانة منبر، مردم را به حقیقت رهنمون شوند. نمونه‌هایی از اعزام مبلّغ و معلّم قرآن به صورت فردی و گروهی و نتایج موفقیت‌آمیز آن، به وفور در کتاب‌های سیره و تاریخ صدر اسلام آمده است.

ب) رسانه‌های نوشتاری

پیامبر (ص) همان گونه که از رسانه‌های بیانی به گونه‌ای بسیار مؤثر بهره می‌برد، به رسانه‌های نوشتاری نیز توجه داشت. این نوع رسانه را در عصر پیامبر (ص) می‌توان به دو دسته نامه‌ها و پیمان‌ها تقسیم کرد.

1.نامه‌ها

یکی از ابزارهای تبلیغ، ارسال نامه و پیام است که همواره در طول تاریخ بشر مورد استفاده بوده است. مجموعه نامه‌های پیامبر (ص) به افراد مختلف، در کتابی با عنوان «مکاتیب الرسول» تألیف احمدی میانجی گرد آمده است که عدد آن‌ها به ده‌ها نامه می‌رسد.

با توجه به محتوای نامه‌های پیامبر (ص) درمی‌یابیم که در کنار استفاده از این شیوه آن‌چه اهمیت ویژه‌ای دارد، محتوا، آداب و شیوة نگارش نامه‌های حاوی پیام است، به گونه‌ای که ضمن تصدیق بخشی از باورهای اعتقادی و ذهنی مخاطب در آن، پیام مورد نظر به نحو مؤثری درج شده باشد تا نتیجه لازم گرفته شود.

نکته دیگر این است که پیامبر (ص) در انتخاب سفیران و مبلّغان خویش بسیار دقت می‌کرد و افرادی شایسته و ورزیده را به مناطق گوناگون می‌فرستاد.

2. پیمان‌‌ها

سیاست هدفمند پیامبر (ص) بر این اصل استوار بود که بتواند به خوبی فرصت و بستر مناسب را برای ارائة عقاید و احکام شرعی فراهم آورد؛ از این رو عقد پیمان‌های صلح با مشرکان، یهودیان و مسیحیان را می‌توان تاکتیکی بسیار موفق ارزیابی کرد.

1-2. پیمان‌های عقبه اول و دوم: این دو پیمان که در سال‌های دوازدهم و سیزدهم بعثت با ساکنان «یثرب» منعقد شد، به هجرت مسلمانان و پیامبر (ص) به مدینة النبی و آغاز تحول و تشکیل حکومت اسلامی انجامید.

2-2. پیمان عمومی با اهالی مدینه النبی: پیامبر (ص) در این پیمان که نخستین قانون اسامی مدینه نام گرفته است، از همه برای تثبیت امنیت، حفظ نظم و قانون و ... تعهّد گرفت.

3 - 2. پیمان عدم تجاوز با سه قبیله یهودی ساکن مدینه: پیامبر (ص) با انعقاد پیمان عدم تجاوز با سه قبیله یهودی «بنی‌ قنیقاع»، «بنی‌قریظه» و «بنی‌نضیر» از آن‌ها تعهد گرفت که بر ضد اسلام و مسلمانان اقدامی نکنند.

4 - 2. پیمان صلح حدیبیه: این پیمان در سال ششم هجرت به دنبال قصد پیامبر (ص) برای زیارت عمره و جلوگیری قریش از ورود ایشان به مکه منعقد شد، و مواردی در آن مورد توافق قرار گرفت که به پیشرفت دعوت جهانی فتح مکه و ... انجامید.

با بررسی مواد، شرایط و پیامدهای صلح‌ها و پیمان‌نامه‌های پیامبر (ص) می‌توان درس‌های بزرگی را برای سیاست خارجی و شیوة تعامل با قدرت‌ها و دشمنان اسلام فرا گرفت.

3. رسانه‌های هنری

در نگاهی اجمالی به قرآن کریم آن را اثری هنرمندانه می‌یابیم که با شیوه‌ها و قالب‌های گوناگون هنری، کلام و پیامش را می‌رساند: پیامبر اسلام (ص) به ابزار هنر به صورت یک شیوة جذاب و اثربخش تبلیغی توجه ویژه داشت که در سیرة عملی ایشان بیش‌تر به آن برمی‌خوریم.

الف) شعر، شعار

شعر و قصیده سرایی و ... تأثیری ویژه در جذب و پیوند قلب‌ها دارد. از آن‌جایی که کاربرد شعر در زبان عرب از جایگاهی ممتاز و تأثیری فوق العاده برخوردار بود، پیامبر (ص) در مواقعی خاص با این روش بسیار جالب پیام اسلام را با مخاطبان و آیندگان در میان می‌گذاشت.

آن حضرت در پاسخ به یکی از یاران که دربارة شعر پرسیده بود، فرمود: «مؤمن با شمشیر و زبانش در راه خدا جهاد می‌کند؛ قسم به خدایی که جانم در دست اوست، شعرا نیز بر دشمنان خدا تیر می‌اندازند...»1 و در جای دیگر می‌فرماید: «یکی از زیباترین زیبایی‌ها، شعر نیکو و آهنگ صدای زیبای آن است.»2

پس از ماجرای غدیر، حسان بن ثابت از پیامبر (ص) اجازه خواست تا شعری در وصف غدیر و ولایت امیر مؤمنان (ع) بسراید و پیامبر (ص) اجازه فرمود. هم‌چنین در میدان‌های جنگ و عرصه‌های دیگر، استفاده از شعر و شعار را در تاریخ و سیرة پیامبر (ص) مشاهده می‌کنیم. از جملة آن‌ها، شعارهایی است که در جنگ احد از سوی مشرکان داده می‌شد و پیامبر (ص) به آن‌ها پاسخ می‌داد. در جواب مشرکان که شعار «اُعلُ هُبَل، اُعُل هُُبَل» سر می‌دادند، مسلمانان به دستور پیامبر (ص) فریاد می‌زدند «اللهُ اَعلی و اَجَل» و در پاسخ به «اِنّ لنا العُزّی و لا عُزّی لکم»3 می‌گفتند: «الله مولانا و لا مولا لکم». نمونة این موارد شعری و شعاری بسیار فراوان است و ما به همین مقدار بسنده می‌کنیم.

ب) صدا و آهنگ (لحن)

صوت خوش و نغمة موزون هم در زمرة ابزارهای تأثیرگذار تبلیغی به شمار می‌آید و اسلام نیز از این رسانه و ابزار هنری برای ابلاغ پیام استفاده کرده است.

اذان

اذان یکی از ابزارهای مهم تبلیغی و شعار اول اسلام در دعوت به سوی خدا است و مستحباتی دارد که از جملة آن‌ها می‌توان به خوش صدا و بلند آواز بودن مؤذن برای تأثیر و جذب شنونده اشاره کرد.

قرآئت قرآن

با توجه به جایگاه قرآن و تبلیغ رسالت و محتوای آموزه‌های اسلامی، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به تلاوت قرآن با آهنگ زیبا و موسیقی خاصی که ویژة زبان عرب است، سفارش کرده‌اند تا بیش‌تر بر دل‌ها بنشیند و آثار علمی، عرفانی، اخلاقی، اجتماعی و مذهبی خود را بر قلوب شنوندگان جای دهد.

رسول خدا (ص) می‌فرماید: «قرآن را با صدای زیبا بخوانید»4 و نیز «قرآن را با لحن خوب و صوت عرب بخوانید و از آهنگ اهل فسق و گناهان کبیره برحذر باشید.»5 امام صادق (ع) هم می‌فرماید: « قرآن با حزن و اندوه نازل شده است، آن را حزین بخوانید.»6

سایر شیوه‌های هنری مانند استفاده از تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه و ... نیز در سیرة عملی و گفتار پیامبر (ص)، بسیار مورد استفاده قرار گرفته است که ذکر آن‌ها در این مجال نمی‌گنجد.

4. رسانة عمل

شاید مهم‌ترین و مؤثرترین شیوه و رسانه در امر تبلیغ، دعوت عملی باشد.

قرآن در این باره می‌فرماید: «آیا مردم را به خوبی دستور می‌دهید، در حالی که خودتان را فراموش کرده‌اید؟!»7 امام صادق (ع) نیز می‌فرماید: «مردم را با غیر زبانتان کردار و رفتار) به راه خدا بخوانید.» 8

یکی از شیوه‌های اساسی رسول خدا (ص) برای تبلیغ و دلیل عمده گسترش و نفوذ اسلام، «هماهنگی گفتار با عمل» در سیرة پیامبر (ص) بود، چنان که قرآن دربارة آن حضرت می‌فرماید: «و تو اخلاق عظیم و برجسته‌ای داری»9 و «بی‌گمان برای شما در زندگی رسول خدا سرمشقی نیکو بود».10

راه‌اندازی پایگاه رسانه (ساخت مسجد)

یکی از نخستین اقدامات پیامبر (ص) پس از ورود به مدینه، ساخت مسجد با همکاری مسلمانان بود که نشان می‌دهد باید از فرصت‌ها استفاده کرد و با تأسیس به موقع و بهره‌گیری درست از رسانه‌ها در هر عصر بیش‌ترین تأثیر را بر جای گذاشت.

مسجد، مهم‌ترین مرکز عبادی، سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی مسلمانان تا چندین قرن بود. مساجد جامع در هر شهر مهم‌ترین مراکز مسلمانان به شمار می‌آمدند و زبان گویای اسلام و مهم‌ترین رسانه در قرون اولیه حکومت اسلامی بودند. نقشی که مساجد جامع و معروف در قرون اولیه اسلامی ایفا کردند، گویای این امر است و نام برخی از آن‌ها مانند مسجد النبی، مسجد الحرام، مسجد جامع کوفه، جامع بصره، جامع بغداد، جامع اموی دمشق، مسجد زیتونه توس، مسجد قیروان، مسجد قرطبه (اندلس)، جامع الازهر (مصر)، جامع نیشابور و ... همچنان ماندگار است.

امروزه نیز اهمیت مسجد بر کسی پوشیده نیست؛ چنان که امام خمینی (ره) فرمود: «مسجد سنگر است، سنگرها را حفظ کنید.»

پی‌نوشت‌ها

1.مرتضی نظری، داستان‌ها و درس‌هایی از زندگی پیامبر (ص)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 75 – 1373، ص 117.

2.محجه البیضاء فی تهذیب الاهیاء، علامه محسن فیض کاشانی، دفتر انتشارات اسلامی (جامعه مدرسین) قم، چاپ سوم، ج 2، ص 614.

3.هُبَل و عُزیّ نام دو بت مشرکان است.

4.محجة البیضاء فی تهذیب الاهیاء، علامه محسن فیض کاشانی، دفتر انتشارات اسلامی (جامعه مدرسین) قم، چاپ سوم ، ج 2، ص 602.

5.همان، ص 217.

6.محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، تحقیق شیخ جواد الفقیه، دارالاضواع، بیروت، چاپ اول، ج 2، ص 586.

7.بقره، 44.

8.محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، تحقیق شیخ جواد الفقیه، دارالاضواع، بیروت، چاپ اول، ج 1، ص 94.

9.قلم، 4.

10.احزاب، 21.




منبع مقاله ی

پیامبر و رسانه

نوشته:  علی الله اکبری

  http://f-puya.ir/node/646 

۰ نظر ۲۲ دی ۹۱ ، ۱۵:۴۵